تجربه زنان بازاریاب از آزار جنسی در محیط کار

تجربه زنان بازاریاب از آزار جنسی در محیط کار

گفت اگر یک شب را با من بگذرانی ده قرارداد با تو می‌بندم

بازاریابی از جمله مشاغلی است که زنان در آن حضور پر رنگی دارند. آنان به سبب شغل خود روزانه با مشتریان بسیاری مراوده می‌کنند. در مطلب زیر مقاله ای درباره تجربه زنان بازاریاب از آزار جنسی در محیط کار میخوانیم.

با توجه به اینکه منفعت مالی اولویت بسیاری از شرکت‌ها است، غالبا به آزار جنسی در محیط کار زنان بازاریاب اهمیتی داده نمی‌شود و از آنان خواسته می‌شود با این موضوع کنار بیایند. شهره کارشناسی مدیریت بازاریابی خوانده و به واسطه شغلش روزانه باید با شماره‌های بسیاری تماس بگیرد و کالاهای شرکت را تبلیغ کند. او در فرایند کاری‌اش بارها مورد آزار قرار گرفت. شهره از تجربه خود گفت: «روزانه به واسطه شغلم با حدود چهل نفر از طریق واتس‌آپ در تماس هستم. تقریبا هر روز مشتری‌هایی دارم که با لحن بسیار صمیمی با من حرف می‌زنند و سوالات بی‌ربط می‌پرسند؛ در حالی که من همواره سعی می‌کنم رسمی با آنان صحبت کنم. چند وقت پیش یکی از آن‌ها برایم نوشت خیلی نگاه جذابی داری و هر دفعه که با او تماس می‌گیرم با حالت تمسخر با من حرف می‌زند. او دائما می‎گوید چشم رئیس، چشم. تو آنقدر جذابی که من همیشه با عکست حرف می‌زنم و به آن خیره می‌شوم».

شهره از واکنش خود گفت: «من تلاش می‌کنم حرف‌های او را نشنیده بگیرم. بعد از اظهارنظرش راجع به عکسم، آن را از پروفایل خود حذف کردم. حالم از حرف‌هایش و اینکه می‌گفت بارها به عکسم نگاه کرده، بهم می‌خورد. یک بار حدود دو نیمه شب برایم نوشت که می‌دانم عکست را بخاطر من برداشته‌ای. به او گفتم افرادی مثل تو باعث عدم امنیت زنان می‌شوند و در واتس آپ بلاکش کردم. او هم پیامکی حاوی توهین برایم فرستاد و با کلمات بسیار زشتی من را مورد خطاب قرار داد. روز بعد موضوع را با مدیرم مطرح کردم و او گفت باید یاد بگیری برایت اهمیتی نداشته باشد. من نتوانستم بی‌تفاوتی مدیر به آزاری را که در حق من رخ داده تحمل کنم و از آن شرکت بیرون آمدم. این روزها احساس می‌کنم زن بودن در این کشور کار سختی است.

ما زنان مستقل، که مشارکت اقتصادی داریم و تابوها را می‌شکنیم، بسیار تنهاییم. نه قانون، نه جامعه و نه مدیران‌مان در محل کار زمانی که مورد آزار قرار می‌گیریم در کنار ما نیستند. حال بدی دارم و از درون غمگینم چون کاری از من ساخته نیست؛ حتی اگر شکایتی برای آزار جنسی کنم در آخر من را مقصر می‌دانند».

شهره در ادامه افزود: «وقتی موارد آزار جنسی در محل کار را با خانواده‌ام مطرح می‌کنم آن‌ها می‌گویند باید اعتماد به نفست آنقدر بالا باشد که به این مسائل اهمیتی ندهی. اما به نظر من، اینکه می‌خواهم آرامش و امنیت را در محل کار تجربه کنم، ربطی به اعتماد به نفس ندارد. این موضوع که مشتری می‌تواند به راحتی به حریم خصوصی من تجاوز کند و تحقیرم کند، به من احساس بی‌ارزش بودن را منتقل می‌کند. من چهار سال تجربه کار بازاریابی دارم و در هر شرکتی کار کردم یا خودم یا همکارانم قربانی آزار و خشونت جنسی بودیم. بسیار دلخراش است که همکارانم همواره مقابل آزار سکوت می‌کنند، چون وقتی به مدیر می‌گویند حمایت نمی‌شوند، بنابراین مجبورند کنار آزارگران کار کنند تا معیشت‌شان به خطر نیفتد».

قدرت نابرابر، زمینه‌ساز آزار

برخی از افراد که در جایگاه قدرت قرار دارند، با تعریف و تمجید از دستاوردهای خود تلاش می‌کنند دیگران را تحت تاثیر قرار دهند.

سمیرا در بخش بازاریابی یک شرکت تبلیغاتی کار می‌کند. مدیر واحد او با تعریف از دستاوردهای علمی خود که در خارج از ایران کسب کرده، همواره تلاش می‌کند توجه دیگران را به خود جلب کند. او آزار و شوخی‌های جنسی خود را در قالب رفتار صمیمانه به دیگران تحمیل می‌کند. سمیرا از تجربه خود گفت: «من حدود دو سال در بخش بازاریابی دیجیتالی شرکت کار کردم. مدیر واحد که مدعی مذهبی بودن و روشنفکری است تلاش می‌کرد با ایجاد فضای صیمیمی به دختران واحد دست بزند و بدن‌شان را لمس کند. در واقع او این فضا را دست مایه آزار جنسی کارمندان زن قرار می‌دهد. چندین بار بازوی من را نیشگون گرفت و من از او خواستم این کار را نکند. اما او توجهی نمی‌کرد، گویا فکر می‌کرد منظور من برعکس است.

مدتی گذشت و من به علت کرونا مجبور شدم مقدار زیادی کورتون مصرف کنم و وزنم افزایش یافت. ایشان راجع به اندام من نظر می‌داد اما من چیزی نگفتم تا اینکه یک روز به میز من نزدیک شد؛ شکمم را فشار داد و با لحن شوخی گفت که ماشاالله چه خوب در دست می‌آید. من بسیار عصبانی شدم و با صدای بلند گفتم چندین بار به شما گفتم به بدن من دست نزنید اما توجهی نمی‌کنید. او هم به اتاقش رفت و من را صدا زد و گفت چرا این واکنش را نشان دادی، حالا بقیه فکر می‌کنند من منظوری داشتم».

سمیرا علاوه بر اینکه مورد حمایت مجموعه کاری قرار نگرفت، به شکل تدریجی از آنجا حذف شد. او در این مورد گفت: «بعد از آن روز که به رفتار او اعتراض کردم، به بهانه‌های مختلف از کار من ایراد گرفت. من هم دیگر نتوانستم آن فضا را تحمل کنم و استعفاء دادم. او هم در زمان کوتاه باقی مانده قبل از ترک شرکت تلاش کرد آزارها علیه من را بیشتر کند. یک روز آنقدر سرم داد زد که من بخاطر آن فشاری که روی خودم احساس می‌کردم، شروع به گریه کردم. او در کمال خونسردی گفت دوست داری نقش قربانی را بازی کنی و از آن لذت می‌بری. من هم با وجود اینکه چند روز تا ترک شرکت باقی مانده بود از آنجا بیرون آمدم. چند ماه قبل نیز یکی دیگر از همکارانم بخاطر رفتار او شرکت را ترک کرد. ما کم‌کم آن مجموعه را ترک می‌کنیم اما او آنجاست و به کار خود ادامه می‌دهد»

آزارآنلاین

با ظهور اینترنت و گسترش شبکه‌های اجتماعی بسیاری از انواع خشونت جنسی در محیط کار علاوه بر فضای حقیقی در جهان مجازی اتفاق می‌افتد.

برخی از افراد با مطرح کردن مباحث غیرمرتبط کاری و درخواست‌های غیرمعقول سبب آزار دیگران می‌شوند. زهرا، کارشناس فروش یک شرکت پخش محصولات دارویی است. او از تجربه آزارجنسی در محل کار توسط یکی از مشتریان گفت: «یکی از مشتریان شرکت مدام حرف‌های نامرتبط با کار می‌زد و یا درخواست تماس ویدئویی به بهانه نشان دادن محصولات خود داشت. هنگامی که پاسخی از طرف من نگرفت حضوری به شرکت آمد و تلاش کرد به من نزدیک شده و بدنم را لمس کند. البته مدیرمان که متوجه رفتارهای او شد، برخورد شدیدی کرد. این قبیل آزارها تمامی ندارد. یک مشتری دیگر داشتیم که گفت اگر یک شب را با من بگذرانی ده قرارداد کاری با تو می‌بندم. او را بلاک کردم اما این قبیل رفتارهای آزار دهنده ادامه دارد».

فقدان آموزش

عدم آموزش در زمینه خشونت جنسی در ایران که وظیفه شرکت‌ها، رسانه و محیط‌های آموزشی و… است، سبب شده بسیاری از افراد آگاهی لازم را در این زمینه نداشته باشند.

نرگس بازاریاب مواد غذایی است. او هر روز مورد آزارجنسی قرار می‌گیرد اما مجبور به تحمل شرایط است تا شغلش را از دست ندهد. نرگس از تجربه خود گفت: «ما چاره‌ای جز تحمل نداریم وگرنه کار خود را از دست می‌دهیم. متاسفانه عدم آموزش درباره آزار جنسی باعث شده تا خیلی از زنان ندانند که مورد آزار قرار گرفته‌اند. خیلی باید در این کار هوشمندانه رفتار کنی؛ اگر غفلت کنی، ناگهان می‌بینی مشتری خودش را به تو می‌چسباند. یک روز در یک سوپرمارکت مشغول مرتب کردن اجناس داخل یخچال بودم که صاحب مغازه از پشت بغلم کرد و خودش را به من چسباند. تلاش کردم هلش بدهم اما او نمی‌گذاشت از شرش خلاص شوم. بخاطر آزار جنسی مداوم، فشار روانی شدیدی را تحمل می‌کنم».

نرگس درباره کنجکاوی آزاردهنده مشتری‌ها درباره زندگی خصوصی خود گفت: «برخی مدام سعی می‌کنند در مورد زندگی خصوصی‌ام بدانند. من متاهل نیستم اما در محیط کار وانمود می‌کنم که ازدواج کرده‌ام تا کمی از آزارها کاسته شود. بعضی از مشتری‌ها آنقدر فضول هستند که با سوال‌های گوناگون سعی می‌کنند صحت حرف‌هایم را بسنجند. من هم یک داستانی در ذهنم ساخته‌ام و همان را مدام برای همه تعریف می‌کنم».

مصداق کمتر شناخته شده آزارجنسی در محیط کار

اظهارنظر راجع به ظاهر افراد بدون رضایت آنان از مصادیق آزار و اذیت زنان در محل کار محسوب می‌شود.

نرگس در این مورد گفت: «برخی مشتریان همواره درباره ظاهرم مانند رنگ لاک، مو و کرم صورت نظر می‌دهند. برخی از آنان از تعداد رابطه جنسی در هفته می‌پرسند و مسائل جنسی خود را تعریف می‌کنند. متاسفانه آگاهی اینقدر کم است که اصلا دانشی درباره حریم خصوصی ندارند. فقط کافی است به آن‌ها لبخند بزنی تا با پیشنهاد رابطه جنسی مواجه شوی. یکی از مشتری‌ها حتی در مورد نوع سینه‌بندم نظر می‌داد که چه مدلی خوب است تا سینه‌ها را افتاده نکند. این فرد تنها کسی بود که بخاطر آزارهای مکررش دیگر با او کار نکردم. بعضی وقت‌ها به حال خودم گریه می‌کنم که چرا باید بخاطر یک لقمه نان با این حجم از توهین و تحقیر روبرو شوم».

نرگس در ادامه از عدم حمایت مدیران گفت: « من حدود هشت سال است که به عنوان بازاریاب مشغول کار هستم. مدیران علاوه بر عدم حمایت در صورت مواجهه با آزار می‌گویند باید با مشتری خوش و بش کنی و تلاش کنی به هر شکلی شده، آنان را جذب کنی تا اجناس را بفروشی. آنان هیچ اهمیتی به آزار جنسی کارمندان خود نمی‌دهند و فقط به فکر جیب خود هستند. وقتی تجارب آزار جنسی خودم را برای پسرم که او هم بازاریاب است تعریف می‌‎کنم، بسیار تعجب می‌کند چون او به عنوان مرد با این آزارها روبرو نمی‌شود. حتی به مردان راحت‌تر از زنان حق و حقوق‌شان را می‌دهند. نه قانون و نه مسئولان هیچ‌کس به فکر ما نیست».

نیاز مالی و دوراهی سکوت یا اعتراض

مشکلات معیشتی باعث می‌شود زنان با وجود تجربه آزار جنسی قادر به ترک کار خود نباشند.

برخی از آنان با اضطراب مواجهه با آزار، روز کاری خود را آغاز می‌کنند. احساس عدم امنیت روح آنان را می‌خراشد و به دلیل عدم حمایت از سوی قانون، نزدیکان و مدیران عمیقا احساس تنهایی می‌کنند. مهناز از تجربه خود گفت: «من مکررا توسط یکی از مشتری‌ها مورد آزار قرار می‌گیرم اما این موضوع را با مدیران مطرح نمی‌کنم چون مطمئنم از جانب آنان حمایت نمی‌شوم. من حتی می‌ترسم که مراوده کاری‌ام را با این مشتری ادامه ندهم زیرا اگر در شرکت علیه من توطئه کند، شغلم را از دست می‌دهم. متاسفانه برخی مشتریان حق مسلم خود می‌دانند با ما لاس بزنند و ما را به چشم کارگران جنسی ببینند. همچنین، من 47 ساله هستم و این موضوع نیز سبب می‌شود بدترین شرایط کاری را تحمل کنم زیرا افرادی که در سن من هستند، پیشنهادهای شغلی زیادی ندارند. همه این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا من رنج بسیاری را در مسیر شغلی خود تجربه کنم اما هرگز به فکر ترک آن نباشم».

نویسنده: مقاومت روزمره

برای آگاهی از میزان سختی شرایط زنان در دوران پاندمی کرونا به لینک بیماری کووید ۱۹ چه بر سر اشتغال زنان آورده است؟ مراجعه کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *