با ورود جنبش می تو در ایران، روایتهای بسیاری از آزارهای جنسی مردان سینماگر علیه زنان مطرح شد که بخش زیادی از آنها مربوط به تجربه تلخ و دردناک زنان جوان بازیگری بود که در سن کم و در آغاز کار در سینما تحت خشونت جنسی قرار گرفتند.
درواقع زنان جوانتر و تازهکار که هنوز شناخت کاملی از روابط و مناسبات سینما ندارند، از جایگاه شغلی باثباتی برخوردار نیستند و برای به دست آوردن نقش مناسب و ورود به جمع بازیگران و دیده شدن اشتیاق و انگیزه زیادی نشان می دهند، آسیبپذیرترین افراد در سینما هستند که احتمال سوءاستفاده جنسی از آنها بیشتر از افراد دیگر است. بسیاری از آنها فقط تصویر فریبنده و سحرانگیز سینما را دیدهاند و تصورشان این است که به خاطر ظاهر خوب، علاقه زیاد به بازیگری، استعداد، تحصیل در هنرستان یا گذراندن دوره بازیگری در آموزشگاه میتوانند به سرعت موفق و مشهور شوند، پیشرفت کنند و به عنوان یک ستاره بدرخشند.
هیچکس به آنها درباره حقوق فردیشان و چگونگی مراقبت از خود در برابر خشونت جنسی و تبعیض جنسیتی سخنی نگفته، هیچکس به آنها درباره اینکه مردان سینماگر صاحبنام و معروف و محبوب هم میتوانند آزارگر باشند، هشداری نداده و هیچ کس به آنها نحوه واکنش و رفتار درست در هنگام بروز سوءاستفاده جنسی را یاد نداده است. چه بسیار دختران نوجوان و زنان جوانی که در ابتدای ورودشان به سینما مورد آزار جنسی قرار گرفتند، سرخورده شدند، با ترومایی عمیق به کارشان ادامه دادند یا برای همیشه سینما را کنار گذاشتند. در این مطلب تلاش کردم تا به مهمترین شکلهای سوءاستفاده جنسی بپردازم که زنان جوان و تازهکار با آن مواجه میشوند و امیدوارم بهانهای شود تا ضرورت و لزوم آگاهیبخشی پیرامون روابط و مناسبات صحیح زن و مرد در سینما را احساس کنیم و برای شناخت بیشتر از حقوق فردی و حریم خصوصی در محیط کار بکوشیم.
این، بازیگر است، نه پارتنر جنسی
یکی از اولین رفتارهایی که میتواند مقدمهای برای بروز خشونت جنسی علیه زنان در سینما باشد، اظهارنظر مردان درباره ظاهر زنان است.
مخصوصا دختران و زنان جوانی که قصد بازیگری در سینما را دارند، برایشان مهم است که از نظر ظاهری مورد تأیید و تحسین قرار بگیرند. بارها دیده شده که مردان به عنوان تهیهکننده، کارگردان، دستیار کارکردان یا بازیگردان در مرحله انتخاب زنان برای نقشها درباره چهره، مو، بدن و اندام آنان نظر دادهاند. این نظرات چه به صورت تعریف و تمجید و چه در قالب تحقیر و توهین، معمولا با سویههای اروتیک و جنسی همراه است و زنان به عنوان ابژه جنسی در معرض قضاوت قرار میگیرند و به آنها القا میشود که هر چقدر زیباتر، جذابتر، لوندتر و سکسیتر باشند، شانس موفقیت بیشتری پیدا میکنند. زنانی که قصد ورود به چنین عرصهای را دارند، بهتر است بدانند که اساسا هیچ یک از مردان دستاندرکار سینما حق اظهارنظر شخصی با ماهیت اروتیک درباره چهره و بدن آنها را ندارند و فقط میتوانند درباره مناسب بودن یا نبودن آنان با نقش در قالب کلماتی محترمانه و منطقی نظر دهند و دلیل قبول یا رد آنها را توضیح دهند.
ممکن است زنان کم سن و تازهکار در آغاز راهشان در سینما اعتمادبهنفس و جسارت کافی را نداشته باشند و فکر کنند که چون یک کارگردان یا تهیهکننده معروف درباره ظاهرشان نظر میدهد، حق اعتراض ندارند و باید نظرشان را بپذیرند. اما بسیار مهم است که زنان تازهوارد توجه داشته باشند وقتی مردی در همان جلسه نخست، حدود و موازین اخلاقی را رعایت نمیکند و درباره اندامهای خصوصی زن نظر میدهد و بدن زنانه او را مطلوب یا نامطلوب برای خود توصیف میکند، هشداری بر رفتارهای آزارگرانه او در آینده خواهد بود.
سوفیا لورن در خاطراتش تعریف میکند که «وقتی برای یک تست بازیگری رفتم، شانزده سالم تمام نشده بود. تصویربرداران یک نگاهی به چهره من انداختند، سری تکان دادند و همان توصیه درخشان و عاقلانه (!) را به من گفتند: اگر میخواهی وارد سینما شوی، آن بینی را یک کاری کن، خیلی دراز است و لب و دهان شما خیلی گشاد است. من آنقدر کمسن بودم که از سخنان آنها ناراحت میشدم، اما آنقدر بالغ هم بودم که میفهمیدم هرگز دست به ترکیب صورتم نمیزنم.» بنابراین زنان باید دقت کنند که حتی اگر سوفیا لورن هم باشند، باز مردانی هستند که ظاهر آنها را زیر سوال ببرند. پس اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتند، به خاطر به دست آوردن نقش، در برابر اظهار نظرات اروتیک یا توهینآمیز مردان سینماگر سکوت نکنند و از همان ابتدا برخورد مناسب نشان دهند.
چهره و بدن بازیگر فقط یکی از ابزاری است که او برای بازی نیاز دارد و اگر دلیل انتخاب زنی فقط به خاطر ظاهرش باشد، بداند که در ادامه مجبور است به عروسک هزارچهره مردان در سینما درآید تا به او اجازه کار دهند. درحالیکه هر زن بازیگری حق دارد با اتکا به استعداد، مهارت، تخصص، تحصیلات و تجربیاتش امکان پیدا کردن نقش مناسب برای بازی را داشته باشد. مردان سینماگر هم باید حد و اندازه خودشان را بشناسند و معیار انتخاب زنان را نه بر اساس سلیقه شخصی، بلکه مبتنی بر استانداردهای هنری تعریف و تعیین کنند و مدام به خود یادآور شوند که در حال انتخاب پارتنر جنسی برای خود نیستند و قرار است زنی فقط در فیلمشان بازی کند که با شخصیت داستانی تناسب داشته باشد و بتواند تقش را بپروراند.
این، گفتوگوی سینمایی است، نه لاس زدن
یکی از انواع سوءاستفادههای دیگر از زنان در سینما، به کار بردن حرفهای جنسی در مکالمات شغلی است. عدهای از مردان سینماگر به بهانههای مختلف درباره مسائل و روابط جنسی با زنان سر صحنه سخن میگویند و زنان را نیز وادار به حرف زدن درباره آن میکنند.
اگر زنی تمایلی نشان دهد و یا اعتراض کند، معمولا مورد تحقیر و توهین قرار میگیرد که زن عقبافتاده و خجالتی و سنتی است که به درد سینما نمیخورد. این مردان غالبا سینما را دارای فضای باز و آزاد و راحتی نشان میدهند که این نوع مکالمات اروتیک نیز بخشی عادی از تمرینها، نزدیک شدن به شخصیتهای داستانی و همذات پنداری با نقشهاست. این مردان ادعا میکنند برای شناخت بهتر از زن بازیگر باید چیزهای خصوصی درباره او را بدانند و این نوع حرفها را دلیلی برای برطرف کردن حس شرم و خجالت زن و ایجاد نزدیکی و صمیمیت بیشتر با او مطرح میکنند. در این زمینه نیزهیچ مرد سینماگری حق ندارد که وارد مباحث جنسی با زنان شود و سوالات خصوصی از آنها بپرسد و از خاطرات و تجربیاتش با زنان دیگر تعریف کند و به بهانه تحلیل نقش یا تمرین لاس بزند.
بنابراین هر گاه زنی خود را در چنین موقعیتی دید، بهتر است حتما واکنش نشان دهد و هر عملی که در آن لحظه برایش ممکن است انجام دهد تا فضای اروتیک موجود میان خود و مرد سینماگر را بر هم بزند و با صراحت خواستار محیط حرفهای و محترمانه شود. مرد سینماگر باید متوجه شود که در حال قرار گذاشتن و دیت با پارتنرش نیست که از لاس زدن و مخزنی و لوندی برای جلب نظر او بهره میبرد و میکوشد تا زن را به اتاق خواب بکشاند. بلکه سر صحنه فیلمسازی هستند و قرار است نتیجهاش ساختن یک فیلم سینمایی استاندارد باشد.
این، تست بازیگری است، نه چشمچرانی
از نمونههای دیگر سوءاستفاده جنسی میتوان به اصرار مردان سینماگر برای دیدن بدن زنان اشاره کرد که ممکن است به صورت تقاضا برای مشاهده عکسهای شخصی، فیلم گرفتن خصوصی، برهنه شدن یا برانداز کردن باشد.
ممکن است این خواستههای غیراخلاقی در همان مراحل اولیه انتخاب بازیگر یا تست دادن باشد و مرد سینماگر، زن را تحت فشار بگذارد که برای اطمینان از مناسب بودن او برای نقش باید او را بدون پوشش و در خلوت ببیند. آنها غالبا طوری وانمود میکنند که چنین خواستهای جزئی از پروسه انتخاب بازیگر است و کاری عادی در سینما به حساب میآید و هیچ قصد بد و نیت نادرستی پشت این خواسته نیست. اما اساسا هیچ زنی برای انتخاب شدن نباید در وضعیتی قرار بگیرد که احساس کند مورد چشمچرانی و تفتیش بدنی قرار گرفته است.
نحوه درخواست مردان سینماگر برای نشستن، راه رفتن، چرخیدن، آواز خواندن، رقصیدن، عکس گرفتن یا هر حرکت و رفتاری نباید به گونهای باشد که زن را در جایگاه ابژه جنسی برای تماشا شدن تقلیل دهد و زن احساس بدی پیدا کند که توسط مردی زیر نظر گرفته شده است. درواقع اصرار و تأکید زیاد بر بدن زن از سوی مرد سینماگر، باید مورد تردید و تشکیک قرار بگیرد. مخصوصا در سینمای ایران که زن بازیگر باید با روسری جلوی مردان در خانه ظاهر شود و با حجاب بخوابد و حمام کند، چرا باید در پشت صحنه جلوی کارگردان، تهیهکننده یا عوامل دیگر برهنه شود؟
این، بدن زن بازیگر است، نه اکسسوار صحنه
یکی از آزارهای رایج دیگر پیرامون بازیگران زن این است که معمولا مردان سینماگر به راحتی به آنها دست میزنند و بدنشان را لمس میکنند. البته که همیشه این تماسها به نیت سوءاستفاده نیست اما از آنجا که میتواند زمینه آزارهای جنسی را فراهم کند، بهتر است که حدود آن مشخص شود.
بارها پیش آمده که کارگردان به بهانه تعیین میزانسن یا نشان دادن نحوه بازی، به زن بیش از اندازه نزدیک شده و او را لمس کرده است، یا دستیاران مختلف به بهانه تنظیم میکروفن، مرتب کردن لباس یا اصلاح گریم به بدن زن بازیگر دست زدهاند. درحالیکه در بسیاری از موارد نیازی به لمس بدن زن نیست و میتوان از او خواست تا خودش جای درست بایستد یا لباسش را مرتب کند و اگر به هر دلیلی ضرورت وجود دارد که مرد در حیطه مسئولیتش به زن دست بزند، باید حتما به او اطلاع دهد و اجازه بگیرد. بدن زن بازیگر یکی از اکسسوار صحنه نیست که هر کسی از راه برسد، آن را دستمالی کند و بعد به گوشهای بیندازد. این بدن متعلق به صاحب آن است و هر نوع تماس و ارتباطی با آن،
باید با آگاهی و رضایت فرد باشد. ممکن است زنان بازیگر تازهوارد فکر کنند چنین دستدرازیهایی جزیی از کار است یا خجالت بکشند و رویشان نشود اعتراض کنند یا بترسند که با اعتراض، نقششان را از دست بدهند یا نگران باشند که از سوی عوامل صحنه فرد ناخوشایندی به نظر برسند و طرد و بایکوت شوند. تمام این احساسات منطقی و قابلدرک است و ازاینرو پیشنهاد میشود قبل از ورود به صحنه حرفهای هر زن بازیگری از حقوق خود شناخت پیدا کند و به راهکارها و برخوردهای مناسب در موقعیتهای تهدیدکننده بیندیشد و رفتار و واکنش مناسب را تمرین کند و از تجربیات دیگران کمک بگیرد.
این، مرد آزارگر است، نه منجی
از موارد دیگر برای سوءاستفاده جنسی، نزدیک شدن مرد سینماگر به زن به بهانه علاقه و دوستی است. این مردان به بهانه مراقبت و حمایت از زنان مخصوصا زنان کمسن و تازهوارد، آنها را زیر سلطه خود میگیرند و مورد بهرهبرداری جنسی قرار میدهند.
آنها معمولا بر فضای فاسد و کثیف سینما تأکید میکنند و زنان را از آسیب دیدن توسط مردان دیگر میترسانند و با اشاره به اینکه از سوی زنان دیگر مورد حسادت هستند، آنها را به همکاران همجنسشان بدبین میکنند. این پروسه جدا کردن زن از دوستان و همکاران، وابستگی به مرد در جایگاه منجی و حامی را به دنبال دارد، و باعث می شود که زن به طور کامل به همان مرد آزارگر تکیه کند و در انفعال و سرسپردگی همه خواسته های او را بپذیرد. زنان جوان بهتر است توجه داشته باشند که هیچ کسی حق این را ندارد که روابط آنها با همکارانشان در سینما را کنترل کند و از حضور در فیلمهای مختلف بازدارد و فعالیت آها را مشروط به رضایت خود کند. هر زنی میتواند از مشاوره دیگران برای انتخاب نقشها کمک بگیرد اما اینکه اختیار مطلق خود را دست یک مرد بسپرد و به او اجازه بدهد به جایش تصمیم بگیرد، کار اشتباهی است و دست آن مرد برای سوءاستفاده را باز میگذارد.
این، پشت صحنه است، نه اتاق خواب
نمونه دیگری که میتواند زمینه سوءاستفاده جنسی را فراهم کند، دعوت زنان برای کار در مکان و زمان نامناسب است. بسیار دیدهایم که مرد سینماگری به بهانه تست بازیگری، بحث و گفتوگو درباره نقش، تمرین و روخوانی از زنی خواسته است که به منزل او برود و یا شب را در خانه او بماند.
تأکید مردان بر تنها آمدن زنان میتواند آنها را متوجه مشکوک بودن این پیشنهاد کند و با آگاهی و توجه بیشتری تصمیم بگیرند. در یک پروژه سینمایی حرفهای حتما زمان و مکان مناسبی برای تست گرفتن یا تمرین کردن وجود دارد و همواره عوامل دیگر نیز در صحنه حضور دارند. پروسه انتخاب بازیگر یا تمرین، بخشی از کار گروهی فیلمسازی است که نیازی به خلوت شخصی با کارگردان یا دستیار کارگردان یا هر فرد دیگری ندارد و نباید از زنی که برای تست دادن آمده است، اطلاعات شخصی گرفت و پر کردن فرم، عکس گرفتن و قرارداد بستن باید در شرایط کاملا حرفهای صورت بگیرد و زن از امنیت و آزادی و استقلال کافی برخوردار باشد و در هیچکدام از این مراحل، تحت اجبار یا اعمال قدرت قرار نگیرد. معمولا زنان تازهوارد که از جایگاه بیثباتتری برخوردارند، مجبور میشوند بر خلاف میلشان شروطی را بپذیرند که میتواند به ضررشان باشد اما بهتر است قبل از اینکه وارد هر پروسه فیلمسازی شوند، از متخصصان و کارشناسان مشاوره بگیرند و با اعتمادبهنفس بر مطالبه آنچه حقشان است، اصرار کنند.
این، روایت یک زن است، نه دلیل محاکمه
ممکن است هر کدام از این اتفاق های ناخوشایند برای بسیاری از زنان در جوانیشان رخ داده باشد و اکنون پس از گذر سالها خود را سرزشن کنند که چرا نتوانستند واکنش مناسبی نشان دهند.
هیچ زنی به خاطر اینکه مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته است، مقصر به حساب نمیآید و نباید به دلیل اینکه به اندازه کافی آگاهی نداشته یا جسور نبوده، احساس شرم و ناکافی بودن کند. اتهام اصلی متوجه ساختار تبعیضآمیز و خشونتگری است که حق تجربه کردن بدون رنج و هراس و آزار را از دختران نوجوان و زنان جوان گرفته. هر زنی این حق را دارد که در فضای سالم و امن و برابر به دنبال اثبات تواناییهایش باشد و برای رشد و پیشرفتنش تلاش کند، بدون اینکه مجبور شود تاوان دردناکی برای حق طبیعیاش بپردازد. امیدوارم جنبش میتو و بیانیه زنان سینماگر و تلاش و مبارزات همه ما در مسیر توقف خشونت جنسی علیه زنان در سینما به ثمر برسد و دیگر هیچ زن جوانی در معرض سوءاستفاده جنسی قرار نگیرد.
نویسنده: نزهت بادی
جنبش من هم ایرانی بالاخره توانسته است به فضای سینمای ایران نیز برسد، برای خواندن جزئیات آن به مقاله ی جنبش من هم ایرانی و زنان سینماگر مراجعه نمایید.