تأثیر سیاست مرخصی قاعدگی بر اشتغال زنان

تأثیر سیاست مرخصی قاعدگی بر اشتغال زنان

انگ قاعدگی:

تابو بودن قاعدگی از نظر اجتماعی افراد را وادار به پنهان کردن قاعدگی خود می‌کند. همچنین باعث می‌شود از بحث در مورد آن نیز دوری کنند. به همین دلیل ما به موضوع تأثیر سیاست مرخصی قاعدگی بر اشتغال زنان می پردازیم:

پنهان کردن می‌تواند پیامدهای زیان‌باری برای رفاه روان‌شناختی قاعدگی داشته باشد. نگرش منفی نسبت به عادت ماهانه و هویت فرد، یکی از پیامدهای آن است. باورها و نگرش‌های ظالمانه در مورد قاعدگی که در فرهنگ پدرسالارانه نفوذ کرده است، می‌تواند فراتر از سلامت روانی قاعدگی باشد. حتی ممکن است بر رفاه کلی زنان از جمله دستاوردها، موفقیت‌های شخصی، حرفه‌ای، سلامت جسمانی، احساس قدرت و تجربۀ برابری آنها نیز تأثیر منفی بگذارد.

مرخصی قاعدگی:

مرخصی قاعدگی به افراد اجازه می‌دهد زمانی که نمی‌توانند در محل کار به دلیل قاعدگی حضور داشته باشند، مرخصی بگیرند. این سیاست بر وضعیت محیط کار افرادی که عادت ماهانه را تجربه می‌کنند، تأثیر می‌گذارد.

آیا سیاست مرخصی قاعدگی که در ظاهر به نفع زنان است، علیه آنها عمل می‌کند؟ آیا این سیاست باعث افزایش تبعیض و نگرش منفی نسبت به قاعدگی می‌شود؟

حامیان مرخصی قاعدگی استدلال می‌کنند که چنین سیاست‌هایی پتانسیل انگ‌زدایی از قاعدگی در محل کار را دارد. همچنین ممکن است برای کسانی که بیماری‌های مرتبط با چرخۀ قاعدگی مانند آندومتریوز و دیسمنوره را تجربه می‌کنند مفید باشد.

با این حال تحقیقات کمی در مورد تأثیرات این سیاست‌ها بر قاعدگی و انگ و مشاغلی که این خدمات را ارائه می‌دهند وجود دارد. علاوه بر این، تا به امروز هیچ تحقیقی در مورد عواقب ناخواستۀ مرخصی قاعدگی بر تبعیض در روش‌های استخدام و دستمزد و ترفیع و رفاه کلی افرادی که قاعدگی دارند، انجام نشده است. پس هدف این مقاله عبارتنداز:

  • بحث دربارۀ مرخصی قاعدگی و پیامدهای نهفتۀ چنین سیاست‌هایی بر مشاغل افراد،
  • بررسی عملی نشدن دقیق مرخصی قاعدگی و اثرات منفی آن،
  • نمایان کردن شکاف‌ها و خواستار تحقیقات بیشتر در این زمینه.

سیاست‌های مرخصی قاعدگی:

تابه‌امروز سیاست‌های مرخصی قاعدگی در سراسر جهان در کشورهایی مثل ژاپن، تایوان، چین، کره‌جنوبی، اندونزی، زامبیا و مکزیک اجرا شده است. تعیین چگونگی اجرای این سیاست‌ها و میزان استفادۀ زنان از مرخصی دشوار است. زیرا اغلب داده‌های عمومی کم هستند و دسترسی محدودی به منابع انسانی وجود دارد. همچنین شرکت‌ها این اطلاعات را در دسترس عموم قرار نمی‌دهند.

سال ۱۹۴۷ کشور ژاپن به توصیۀ نیروهای اشغالگر آمریکایی، برای زنان مرخصی قاعدگی تعیین کرد. این مرخصی به هر کارگر زن اجازه می‌داد در صورتی که ناراحتی جسمی ناشی از قاعدگی را تجربه می‌کرد که حضور در محل کار را برایش سخت می‌کرد، می‌توانست از مرخصی استفاده کند. ولی تعداد روزها و اینکه مرخصی با حقوق است یا بدون حقوق را مشخص نمی‌کرد. اتحادیه‌های کارگری زنان برای مرخصی قاعدگی با حقوق فشار می‌آوردند زیرا آنها استدلال می‌کردند که قاعدگی یک فشارسنج برای توانایی باروری است. آنها اصرار داشتند که حتی زنان بدون علائم نیز باید برای محافظت از مادری آیندۀ خود مرخصی بگیرند. اما زنانی که از مرخصی استفاده می‌کردند با پیامدهای منفی مانند تبعیض و آزار و اذیت کارفرمایان مواجه می‌شدند.

دولت برای محافظت از کارگران زن در برابر تبعیض، پیشنهاد حذف مرخصی قاعدگی از قانون را داد که منجر به تنش بین اتحادیه‌های کارگری زنان و دولت شد. بسیاری از زنان به دلیل نیاز نداشتن و بهبود شرایط کار به ندرت از مرخصی استفاده می‌کردند. این واقعیت هم وجود داشت که مرخصی قاعدگی برای کارگران غیراتحادیه بدون حقوق بود.

اطلاعات عمومی در مورد سیاست‌های مرخصی قاعدگی در کشورهای دیگر به‌خصوص در کشورهای آسیایی محدود است. سه استان در چین (هوبئی و شانشی و نینگشیا) درحال‌حاضر مرخصی قاعدگی را ارائه می‌دهند. در اندونزی زنان دو روز در ماه مرخصی قاعدگی دارند. سال ۲۰۰۱ به کارگران زن کره جنوبی یک روز مرخصی قاعدگی در ماه داده شد. علاوه بر این اصلاحیۀ مرخصی قاعدگی به قانون «برابری جنسیتی در استخدام» تایوان در سال ۲۰۰۲ نیز اضافه شد. این قانون به کارمندان زن حق درخواست مرخصی قاعدگی داد. در زامبیا زنان یک روز مرخصی قاعدگی در ماه دارند. از این سیاست با عنوان «روز مادر» یاد می‌شود که بر توانایی زنان برای مادر شدن تاکید می‌کند. ایتالیا در سال ۲۰۱۷ لایحه‌ای برای اجرای مرخصی قاعدگی به پارلمان پیشنهاد کرد که تعهد می‌داد شرکت‌ها سه روز در ماه، مرخصی باحقوق به کارمندان زنی که دوره‌های دردناک را تجربه می‌کنند، در صورت ارائۀ گواهی پزشکی، اعطا می‌کند.

در مکزیک زنانی که در دادگاه فدرال کار می‌کنند، اگر عوارض جسمی داشته باشند می‌توانند از یک روز مرخصی قاعدگی استفاده کنند. با این حال مشخص نیست که این مرخصی یک روز در سال است یا هر ماه. در شیلی لایحه‌ای وجود دارد که شامل مرخصی استحقاقی برای زنانی است که آندومتریوز یا دیسمنوره داشته باشند.

تصویر پنهان‌شدۀ پشت این قانون این است که یک زن باید در زمان قاعدگی استراحت کند. بنابراین این قانون به او اجازه می‌دهد که از خانه کار کند. این فرصت استرس ناشی از سفر، محیط‌های شلوغ، صندلی‌های ناراحت کننده، ترس از لکه‌ها و… را از بین می‌برد. همچنین زنان را قادر می‌سازد کار را به روشی شایسته و موثر از خانه به پایان برسانند. ولی آیا کار از خانه باعث نمی‌شود زنان کمتر استخدام شوند.

حدود۷۶ درصد از نیروی کار زن از زمان اجرای این قانون در مارس ۲۰۱۷ از مرخصی قاعدگی خود استفاده کرده‌اند. این سیاست با سایر سیاست‌های مرخصی قاعدگی تفاوت دارد زیرا به جای مرخصی واقعی در محل کار، انعطاف‌پذیری ارائه می‌دهد. به عنوان مثال کارمندان می‌توانند به جای کار در دفتر، در خانه کار کنند.

باتوجه به سیاست‌های متنوع مرخصی قاعدگی در سراسر جهان و بحث فعلی در مورد تمدید یا عدم تمدید چنین سیاست‌هایی، مهم است که در مورد فواید و معایبی که ناشی از اجرای این مرخصی هستند، فکری بیاندیشیم.

نظریۀ مرخصی قاعدگی با استفاده از چهارچوب آشکارسازی و جنسیت‌گرایی دوسوگرا:

بحث دربارۀ مرخصی قاعدگی را باید در جوامعی بررسی کرد که در آنها از قاعدگی برای به حاشیه راندن و سرکوب زنان استفاده می‌کنند.

همچنین در تسلط قدرت مردانه و با کاهش ارزش زنان به «بدن»، به آنها هویت می‌بخشند. حضوری نامرئی که شامل دیدگاه‌های مردسالارانه در رابطه با نحوۀ رفتار و ظاهر زنان است. این دیدگاه زنان را از رفاه، موفقیت، نیازها و خواسته‌هایشان جدا می‌کند. به منظور حفظ موقعیت در یک جامعه مردسالار، زنان باید نگاه مردانه را درونی کنند و از رژیم غذایی و آرایش و محصولات مراقبت از قاعدگی که اغلب با عنوان «محصولات بهداشتی زنانه» تبلیغ می‌شوند، با پنهان کردن همۀ موارد، استفاده کنند. محققان دریافته‌اند برای اینکه زنان استانداردهای زنانگی غیرواقعی را برآورده کنند باید آداب قاعدگی را بپذیرند و ترس از بدن زن و عملکردهای آن را تقویت کنند. پس نتیجه می‌گیریم که قاعدگی پنهان ذاتاً غیرزنانه و از نظر اجتماعی غیرقابل قبول است.

جنسیت‌گرایی نیز مانند شی‌گرایی از قاعدگی برای به حاشیه راندن زنان استفاده می‌کند. باورها و نگرش‌ها نسبت به زنان می‌تواند هم خصمانه و هم خیرخواهانه باشد. این سیستم اعتقادی و تفکر درهم تنیده، تبعیض جنسی دوسوگرا نامیده می‌شود. تبعیض جنسی خصمانه عبارتنداز: تعصب و تبعیض صریح و تهاجمی یا خشونت‌آمیز علیه زنان مثل فرهنگ تجاوز جنسی و اعتقاد به اینکه زنان پست‌تر از مردان هستند. تبعیض جنسی خیرخواهانه روشی برای نگریستن به جنسیت و کلیشه‌ها و سنت‌ها است. جنسیت‌گرایی خیرخواهانه قاعدگی را نشانه‌ای از زنانگی و شکنندگی زنان می‌داند و کلیشۀ «هدف زنان در زندگی فرزندآوری است» را تقویت می‌کند.

تشخیص جنسیت‌گرایی خیرخواهانه ممکن است دشوار باشد و حتی احساسات منفی یا خصمانه را فعال نکند. مرخصی قاعدگی ممکن است راهی برای محافظت از سلامتی قاعدگی ظاهر شود. حتی ممکن است مانند تبعیض جنسی خیرخواهانه همچنان برای تضعیف رفاه قاعدگی عمل کند.  نمونه‌ای از تبعیض جنسی خیرخواهانه در سیاست مرخصی قاعدگی ژاپن مشهود است که برای محافظت از توانایی زنان برای بچه‌دار شدن ایجاد شده است. در سیاست زامبیا هم نقش فرضی زنان را به عنوان مادر/مادر آینده برجسته می‌کند.

فواید بالقوه مرخصی قاعدگی:

ما در این بخش دو نکتۀ کلیدی را بررسی می‌کنیم: آیا مرخصی قاعدگی از طریق ارتقای سلامت قاعدگی و انگ‌زدایی از قاعدگی، باهم مرتبط هستند و به سلامت قاعدگی کمک می‌کنند یا نه؟

مرخصی قاعدگی ممکن است برای سلامت افرادی که قاعدگی دارند، افرادی که ناراحتی خفیف، متوسط ​​یا شدید ناشی از قاعدگی را تجربه می‌کنند و کسانی که بیماری‌های مرتبط با چرخۀ قاعدگی مانند دیسمنوره، اندومتریوز، کیست تخمدان و اختلالات خلقی را تجربه می‌کنند، مفید باشد. برای برخی از زنان علائم قاعدگی ممکن است زندگی روزمره‌شان را مختل و حتی شرکت در فعالیت‌های عادی را برایشان دشوار کند. در یک مطالعۀ مقطعی با ۷۶۲ شرکت‌کننده ۷۱.۵ درصد معتقد بودند که دیسمنوره بخش طبیعی از زندگی زنان است. در این تحقیق به طور متوسط گزارش کردند که علائم قاعدگی آن‌ها به طور متوسط ​​زندگی روزمره‌‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

با این حال صحبت نکردن در مورد علائم موجب مخفی نگه داشتن ناراحتی قاعدگی از همکاران و متخصصان بهداشت می‌شود. بنابراین مرخصی قاعدگی ممکن است به زنان این فرصت را بدهد که در مورد مسائل بهداشتی مرتبط با چرخۀ قاعدگی خود صحبت کنند و زمانی را برای بهبودی و جستجوی درمان اختصاص دهند.

برخی از سیاست‌های مرخصی قاعدگی با اهداف مثبت نوشته شده‌اند. فرصت مرخصی یا انعطاف‌پذیری در محل کار باعث می‌شود زنان بتوانند مرخصی پزشکی خود را برای بیماری‌های غیرمرتبط با قاعدگی رزرو کنند. به‌علاوه این سیاست‌ها با ارائۀ فرصت‌های اضافی برای مراقبت از خود مثل اتاق‌های رفاه و انعطاف‌پذیری در محل کار و صحبت عادی در مورد قاعدگی، آسایش زنان را افزایش می‌دهند. در این تحقیق از شرکت‌کنندگان پرسیده شد که در مورد مرخصی قاعدگی و تأثیر آن در ایالات متحده چه فکر می‌کنند؟ ۲۳ درصد از شرکت‌کنندگان معتقد بودند که در محل کار مقابله با علائم و بهبود کلی رفاه، اثرات مثبتی برای زنان خواهد داشت. برخی از حامیان مرخصی قاعدگی استدلال می‌کنند که چنین سیاست‌هایی با کاهش انگ و تشویق به صحبت باز از قاعدگی می‌تواند به نفع زنان باشد.

بحث در مورد قاعدگی این پتانسیل را دارد که آن را عادی یا خنثی کند و خود شئی شدن و نگاه واقعی دیگران را تغییر دهد. پیامد مثبت دیگر برای مرخصی قاعدگی این است که به نان‌باینری‌ها و ترنس‌ها هم کمک می‌کند و آنها احساس امنیت بیشتری می‌کنند. زیرا قاعدگی ممکن است زمانی اتفاق بیافتد که این افراد با ترنس‌هراسی و سایر تبعیض‌های جنسیتی مواجه هستند. برخی از شرکت‌کنندگان ترنس در تحقیقی گزارش دادند که هنگام عادت ماهانه در دستشویی عمومی احساس امنیت و راحتی نمی‌کنند. زیرا از آشکار شدن قاعدگی خود هراس دارند. ممکن است قاعدگی آنها باعث تبعیض و خشونت علیه‌شان شود. پس می‌توان گفت که ترنس‌ها و نان‌باینری با استفاده از مرخصی قاعدگی از آشکار شدن وضعیت قاعدگی خود جلوگیری می‌کنند.

معایب احتمالی مرخصی قاعدگی:

اگرچه مرخصی قاعدگی ممکن است از برخی جهات برای قاعدگی مفید باشد. اما پیامدهای منفی ناخواسته‌ای هم ایجاد می‌کند. پیامدهایی مثل تداوم کلیشه‌ها و باورها و نگرش‌های جنسیتی، کمک به انگ قاعدگی و «خروج» از محل کار، تأثیر منفی بر شکاف دستمزد جنسیتی و تقویت طبی‌سازی قاعدگی.

تداوم کلیشه‌ها و باورها و نگرش‌های جنسیتی:

مشخص شده است که تبعیض جنسی خصمانه و خیرخواهانه منجر به ارزیابی منفی نسبت به زنی می‌شود که پریود است در برابر زنی که پریود نیست. تحقیقات نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان زمانی که متوجه می‌شوند زنی پریود است، امتیاز منفی (شایستگی کمتر و غیرمنطقی و منفور) بیشتری می‌دهند. علاوه بر این دریافتند که شرکت‌کنندگان زن و مرد در کالج، یک زن پریود را ناپاک و از نظر جنسی نامطلوب ارزیابی می‌کنند. همچنین او را روان‌رنجورتر از زنانی می‌دانند که پریود نیستند.

کارگرانی که از سیاست‌های مرخصی قاعدگی استفاده می‌کنند ارزیابی مثبت کمتری نسبت به کسانی که از این سیاست استفاده نمی‌کنند، دارند. می‌توان این بحث را با تبعیض جنسی خیرخواهانه و خصمانه توضیح داد که فرض می‌کند زنان به محل کار احساس تعلق ندارند. در نتیجه نگرش‌ها و باورهای جنسیتی خیرخواهانه ممکن است تمایل زنان برای تغییر شکاف جنسیتی در قدرت را تضعیف کند.

کمک به انگ قاعدگی و «خروج» از محل کار:

مرخصی قاعدگی باعث روشن شدن قاعدگی در محل کار می‌شود. به این ترتیب دستور فرهنگی پنهان نگه‌داشتن قاعدگی را نقض می‌کند. بنابراین ممکن است کسانی که استفاده از مرخصی قاعدگی را انتخاب می‌کنند، خود را در معرض خطر قرار دهند. زیرا هنجارهای فرهنگی در مورد عدم افشای قاعدگی را رعایت نمی‌کنند. از طرفی پنهان کردن قاعدگی در فضاهای عمومی از آن انگ‌زدایی نمی‌کند و این باور را تداوم می‌بخشد که باید از عادت ماهانه شرم داشت و برای حفظ خصوصی‌بودن آن از حضور در محل کار اجتناب کرد.

اصطلاح «خروج» معمولاً برای اشاره به اتفاقی استفاده می‌شود که در آن هویت و گرایش جنسی یکی از اعضای جامعه توسط شخص یا نهاد دیگری بدون اجازۀ آن‌ها فاش می‌شود که ممکن است پیامدهای منفی (جنسیت‌گرایی و تبعیض و شرمساری و خشونت) به‌همراه داشته باشد. همچنین می‌توان از آن به افشای وضعیت قاعدگی، بدون رضایت فرد نیز اشاره کرد. اجرای روش مشخص در محل کار در مورد قاعدگی ممکن است مستلزم تعریف آشکار و عمومی برای مباحثی باشد که معمولاً خصوصی هستند. زمانی که کارمندی تصمیم می‌گیرد از مرخصی خود استفاده کند حداقل سرپرستش متوجه می‌شود که او پریود است.

قضاوت و تبعیض مانع دسترسی یکسان به مرخصی قاعدگی می‌شود. همه افرادی که قاعدگی را تجربه می‌کنند زن نیستند. بنابراین سیاست‌های منصفانه باید شامل افراد دگرباش هم باشد. درعین‌حال ممکن است نان‌باینری‌ها و ترنس‌ها از افشای وضعیت قاعدگی خود ناراحت باشند و این کار موجب خشونت علیه آنها شود. به این ترتیب سیاست‌های مرخصی قاعدگی موجب افشای هویت جنسی افراد می‌شود یا برعکس مانع از احساس حق استفاده از مرخصی قاعدگی می‌شود. علاوه بر این هیچ اطلاعات فعلی در مورد اینکه آیا مرخصی قاعدگی به افرادی که به عنوان زن معرفی نمی‌شوند ارائه شده یا خواهد شد، وجود ندارد. پس سیاست‌های منصفانه باید فراگیر شود و گزینه‌هایی برای افشای هویت جنسی و مسائل خصوصی افراد ارائه دهد.

تأثیر منفی بر شکاف دستمزد جنسیتی:

به دلیل انتظارات اجتماعی از زنان در ارتباط با مراقبت از کودکان و وظایف خانگی، غیبت آنها از محل کار اغلب به نقش جنسیتی آنها نسبت داده می‌شود.

بنابراین مرخصی قاعدگی فرضیۀ «زنان برای کار مناسب نیستند» را ماندگار و تبعیض جنسیتی را توجیه می‌کند. ممکن است زنان برای پیشرفت شغلی (ترفیع و آموزش و دوری از قضاوت‌های منفی اجتماعی) تصمیم بگیرند در صورت ارائه شدن از مرخصی قاعدگی استفاده نکنند. برای مثال گزارش شده است که زنان در چین در استفاده از روزهای مرخصی قاعدگی مردد هستند. زیرا هراس دارند که افشای وضعیت قاعدگی آنها کلیشه‌های شکنندگی و محرومیت آنها را تقویت کند. در مطالعۀ ما در مورد اثرات پیش‌بینی‌شدۀ مرخصی قاعدگی در ایالات متحده 49.3 درصد از شرکت‌کنندگان فکر می‌کردند که این سیاست فقط بر تبعیض جنسیتی تاثیر منفی خواهد داشت. 20.7 درصد از آنها معتقد بودند که چنین سیاست‌هایی برای مردان ناعادلانه است یا اینکه مردم آن را ناعادلانه نسبت به مردان می‌دانند.

در نتیجه مرخصی قاعدگی ممکن است به شکاف دستمزد جنسیتی و شکست زنان در محل کار با نام «سقف شیشه‌ای» کمک کند. همانطور که قبلاً بحث شد محققان دریافته‌اند که غیبت زنان از کار باعث تداوم کلیشه‌ها می‌شود و آنها را به عنوان کارمندان پست و غیرقابل‌اعتماد معرفی می‌کند. درنتیجه پیشرفت شغلی آنها را ضعیف می‌کند.

مردان حتی می‌توانند از مرخصی قاعدگی به‌سود خود استفاده کنند. در مطالعه‌ای در مورد تأثیر جنسیتی ساعات کار طولانی بر مدیران دریافتند که مردان به طور هدفمند از غیبت زنان در محل کار برای پیشرفت موقعیت کاری خود استفاده می‌کنند. فرهنگ مردانه رقابتی ایجاد می‌کند که به طور هدفمند کار زنان را کنار می‌گذارد، ساکت می‌کند، به مردان اختصاص می‌دهد و به زنان در محل کار موقعیتی نمادین می‌بخشد. همچنین این تحقیق نشان داد که مردان از غیبت زنان به عنوان راهی برای نشان دادن تعهد کمتر آنها به شغل خود استفاده می‌کنند که به مردان کمک می‌کند منابع محل کار خود را افزایش دهند و در عین حال مانع از دستاوردهای همکاران زن خود شوند.

تقویت طبی‌سازی قاعدگی:

طبی‌سازی قاعدگی که قاعدگی را یک بیماری نشان می‌دهد، زنان را متقاعد می‌کند که بدنشان با استفاده از محصولات دارویی مختلف نیاز به «تثبیت» دارد.

طبی‌سازی قاعدگی بدن زن را با کالایی کردن آن از طریق نگهداری و مراقبت‌های سرمایه‌داری به آن واقعیت می‌بخشد. پدرسالاری با ایجاد این باور در قاعدگی، به خرید محصولات خاص مرتبط با چرخه قاعدگی (دیورتیک‌ها برای نفخ و نوآوری‌های محصولات قاعدگی با فناوری پیشرفته مانند لباس زیر فوق‌العاده جاذب یا پدها و تامپون‌های قاعدگی معطر) برای کالبد خود سود می‌برد، همچنان باقی می‌ماند و از نظر اجتماعی قابل قبول می‌شود. به این ترتیب شئی شدن زنان را بیشتر می‌کند. از طریق پزشکی کردن قاعدگی، مرخصی قاعدگی ممکن است این ایده را همیشگی کند که قاعدگی برای همه یا بیشتر زنان «ناتوان کننده» است. بنابراین زنان نمی‌توانند در حین قاعدگی (به طور موثر یا اصلاً) کار کنند. مرخصی قاعدگی ممکن است این باور را تقویت کند که قاعدگی یک بیماری است که توانایی زنان را مختل می‌کند.

همچنین آن را مسئلۀ سلامتی که با علائم و خطرات همراه است، نشان می‌دهد. در مطالعه‌ای برخی از شرکت‌کنندگان در برابر این ایده که قاعدگی ناتوان‌کننده است مقاومت کردند و از این استدلال برای توضیح اینکه چرا از چنین سیاستی حمایت نمی‌کنند، استفاده کردند. برای مثال تقریباً 11 درصد از پاسخ‌های شرکت‌کنندگان مربوط به غیرضروری بودن مرخصی قاعدگی بود (قاعدگی یک بیماری نیست و نباید با آن مثل بیماری رفتار کرد و چنین سیاست‌هایی «مضحک» هستند).  از سوی دیگر می توان استدلال کرد که ایجاد دسته جداگانه از مرخصی قاعدگی که آن را از مرخصی پزشکی یا استعلاجی متمایز می‌کند، می‌تواند با پزشکی شدن قاعدگی مبارزه کند.

اجرای سیاست‌ها و جایگزین‌های سلامت قاعدگی:

پیامدهای مرخصی قاعدگی ممکن است با نحوه بیان و اجرای یک سیاست تعیین شوند. یعنی هدفی که زمینه‌ساز ایجاد چنین سیاستی است می تواند نتیجه را تعیین کند. به عنوان مثال بحث در مورد قاعدگی در میان همه کارکنان باعث تقویت حمایت سلامت باروری و حقوق باروری زنان می‌شود. همچنین به آموزش مردم در مورد قاعدگی هم کمک می‌کند. زیرا بسیاری از باورهای غلط در فرهنگ مردسالار مثل «افسانه هورمونی» با این ایده که زنان هورمونی می‌شوند، وجود دارد که موجب تقویت دیدگاه «زنان در تصمیم‌گیری نااستوار هستند» می‌شود. علاوه بر این صحبت از قاعدگی، نظر مثبت یا خنثی‌تری را نسبت به قاعدگی ایجاد می‌کند و نگرش‌های جنسیتی را برانگیخته نمی‌کند. بنابراین، زبانی که در سیاست‌های مرخصی قاعدگی استفاده می‌شود باید با این هدف ایجاد شود که این سیاست، عادی‌سازی و بحث باز در مورد قاعدگی را تقویت می‌کند و باعث تداوم جنسیت‌گرایی و تصورات نادرست پدرسالارانه درباره قاعدگی نمی‌شود.

در حالی که اثرات سیاست‌های مرخصی قاعدگی بر رفاه کلی قاعدگی نامشخص است و تا حد زیادی به نحوۀ تدوین و اجرای آن بستگی دارد، آشکار است که عده‌ای از قاعدگی و انعطاف‌پذیری در محل کار سود می‌برند (مرخصی بیشتر و توانایی کار از خانه و برنامه کاری سفارشی). نیاز به مرخصی قاعدگی ممکن است فرصتی برای برخی جوامع و کارفرمایان باشد تا نگرش‌های مربوط به غیبت و اخلاق کاری را دوباره ارزیابی کنند و مرخصی استعلاجی و والدینی و مرخصی کلی را در نظر بگیرند که پاسخگوی نیازهای کارگر باشند. در واقع برخی کشورها برای اینکه هر نوع مرخصی (قاعدگی و بیماری و والدین و…) به رفاه کارکنان کمک کند، باید نگرش خود را به بهره‌وری و حضور در محل کار (کار در هنگام بیماری) تغییر دهند. در یک مطالعه روی کارگران هلندی دریافتند که بیش از ۷۰ درصد از کارکنان حداقل یک بار در طول یک سال در حالی که بیمار هستند کار می‌کنند.

محققان می‌گویند شرایط شغلی که شامل ناامنی شغلی هم است و نیاز مالی به این معنا است که کارکنان باید ثبات مالی و امنیت شغلی را به سلامتی و رفاه خود ترجیح دهند. ولی نباید زمانی که سلامت آنها در خطر است برای حضور در محل کار تحت فشار باشند. بسیاری از فرهنگ‌ها بیش از حد بر حضور و بهره‌وری در محیط کار نسبت به سلامت و رفاه تاکید می‌کنند که خود عاملی است که سلامت کارکنان را به خطر می‌اندازد. در محیط‌های کاری که بر این ویژگی‌ها تأکید دارند، کارمند ایده‌آل کسی است که همیشه در دسترس کارفرما است و نگرانی‌های خانوادگی یا سایر مسائل بیرونی را پشت در اداره جا می‌گذارد.

اتاق‌های رفاه و استراحت در محل کار جایگزین‌های خوبی برای مرخصی قاعدگی هستند. اتاق‌هایی که افراد بتوانند از نظر جسمی و ذهنی و احساسی مدتی از کار دور باشند. همچنین باید در اتاق‌های رفاه حمام و محصولات قاعدگی و پدهای گرم و مسکن‌ها هم موجود باشند.

نتیجه:

شرکت‌ها و سازمان‌هایی که مرخصی قاعدگی را اجرا می‌کنند، باید پیش از تحقیقات، تبعیض قاعدگی را در قوانین ضد تبعیض خود در کنار آموزش لحاظ کنند. برای اینکه سیاست‌های مرخصی قاعدگی برای رفاه قاعدگی مفید باشند، نگرش‌ها و باورهای فرهنگی نسبت به قاعدگی باید تغییر کنند. انگ قاعدگی باید به طور مداوم به چالش کشیده شود و باورهای پدرسالارانه از بین بروند. سیاست‌های مرخصی قاعدگی تنها در صورتی برابری جنسیتی را پیش می‌برند که در فضاهایی اتخاذ شوند که متعهد به چالش کشیدن انگ قاعدگی و از بین بردن ظلم مبتنی بر جنسیت باشند. تحقیقات کمی در رابطه با نفع و ضرر مرخصی‌های قاعدگی در محل کار است. اما اطلاعات زیادی در مورد تبعیض جنسیتی به‌واسطه قاعدگی وجود دارد.

چند راه‌حل ارائه می‌دهیم:

  • تحقیقات آینده باید متقاطع باشد و با تجربه‌های متنوع قاعدگی هماهنگ شوند.
  • بررسی شود که مرخصی قاعدگی تا چه اندازه باعث تقویت طبی شدن قاعدگی می‌شود. آیا وجود مرخصی قاعدگی به طور ناخواسته به افراد فشار می‌آورد تا سیکل‌های خود را از نظر پزشکی سرکوب و از مرخصی خودداری کنند؟
  • بررسی شود که مرخصی قاعدگی موجب انگ‌زدایی از قاعدگی می‌شود. آیا همکاران در هنگام گرفتن مرخصی قاعدگی رفتارهای یک زن را متفاوت و منفی تفسیر می‌کنند؟ آیا با نسبت دادن احساسات یا رفتارها به قاعدگی (PMS) انگ و افسانه‌های قاعدگی را در داخل و خارج از محل کار پررنگ می‌کنند؟
  • ارزیابی مزایا و معایب مرخصی قاعدگی باید فرهنگ محل کار و اقامتگاه‌ها را زیاد کند. آیا مقررات مرخصی استعلاجی و مرخصی والدین زیاد است؟ چگونه می‌توان محل کار را باتوجه به نیازهای مختلف کارگران طراحی کرد؟ آیا می‌توان انعطاف‌پذیری را به سایر شرایط بهداشتی انگ زده (سندرم روده تحریک پذیر و اختلالات سلامت روان و HIV) گسترش داد تا سیاست‌های مرخصی قاعدگی تبعیض را تداوم نبخشد.

نویسنده: Levitt RB, Barnack-Tavlaris JL

برگردان: مهتاب روشن

درحالی‌که قاعدگی یا پریود یکی از امور طبیعی است اما در بعضی از جوامع هنوز تابو به حساب می‌آید . پس در مقاله ی پریود به مثابه ابزاری برای فرودست‌سازی زنان به آن موضوع پرداخته ایم و میتوانید از سایت آکادمی چراغ آن را مطالعه نمایید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *