من هرگز احساس راحتی نکردم که به عنوان یک بازمانده خشونت جنسی شناخته شوم. از یک خانواده سیاه هستم که در آن تابوهایی از جمله خشونت جنسی ناگفته میمانند و من این تابوها را درونی کردهام، به ویژه وقتی پای تجربیات خودم از خشونت جنسی در میان باشد. اگرچه به ندرت تجربه خودم به عنوان یک بازمانده آزار جنسی را فاش می کنم، اما از زمانی که تقریباً یک دهه پیش کار داوطلبانه در حوزه خشونت خانگی را در دانشگاه آغاز کردم، خودم را بخشی از جنبشهای ضد تجاوز و ضد خشونت میدانم. برای من ایجاد فضایی برای شفای سایر بازماندگان مهمتر بود تا ترمیم خودم.
در حالی که سالها علیه تجاوز و خشونت جنسی فعالیت کردم، تا کنون از روبرو شدن با تجربه خودم سرباز میزدم و بیشتر میکوشیدم تا فضای امنی برای بازماندهها و راویان دیگر ایجاد کنم. جنبش می تو اما نادیده گرفتن اینکه چگونه تجربه آزار جنسی بر من تاثیر گذاشته و در شکلگیری شخصیتم تاثیرات مثبت یا منفی داشته را غیرممکن کرد.می تو پس از فراخوان هنرپیشه زن، آلیسا میلانو و تشویق زنان برای نوشتن در مورد تجربه تجاوز یا آزار و سواستفاده جنسی با هشتگ می تو آغاز و به سرعت در سراسر شبکه های اجتماعی پخش شد. هزاران نفر از مردم عادی و افراد مشهور به فراخوان ۱۵اکتبر میلانو پیوستند.
اگرچه رسانه های جریان اصلی اعتبار جنبش می تو را به میلانو میدهند، می تو در واقع توسط یک زن فمینیست سیاه به نام تارانا برک به عنوان پروژهای برای سازمان Just Be Inc.آغاز شد. این سازمان با هدف بهبود سلامت و رفاه زنان جوان رنگین پوست تأسیس شده است. وقتی درباره می تو صحبت می کنیم، همیشه باید به یاد داشته باشیم که نقطه آغازین کمپین را معتبر بشناسیم. این کمپین مانند بسیاری دیگر از جنبشهای عدالت اجتماعی، از مبارزات زنان سیاه برخاسته و توسط زنان سفید از آن خود شد.
برک جنبش می تو را به عنوان راهی برای التیام رنج خود از سوء استفاده جنسی آغاز کرد. او در مصاحبه ای با رسانهی دموکراسی اکنون گفت که این جنبش درباره این است که بازماندگان خشونت جنسی یکدیگر را بیابند با هم به گفتگو بنشیند و از قدرت همدلی برای پایان دادن به شرم بازمانده آزارجنسی بودن پایان دهند.روایتهای می تو از زنان سفید دگرجنسگرا، همسوجنسیتی و دارای امتیاز تا امروز بیشترین بازتابها را داشته است. روایت زنان سفید بیشتر از زنان رنگین پوست باور میشود، چه در فضای مجازی و چه در دنیای واقعی. به عنوان یک زن کوییر نانباینری (با هویت جنسیتی غیردوگانه) سیاه، احساسات من در مورد می تو گیجکننده است. خواندن روایتهای می تو از افرادهمجنسگرا، ترنس یا رنگین پوست من را دلشکسته و خشمگین میکند، بهویژه وقتی روایاتشان باور نمیشود.
علاوه بر این، می تو مدام من را به من یاد تجربه آزار جنسی خودم میاندازد – چیزی که هنوز آماده مواجه شدن با آن نیستم. این هشتگ توسط شخصی ایجاد شده که من با او هویت مشترک دارم، اما هنوز شبیه خانه نیست. آیا واقعاً این جنبش می تواند درد و رنج این دختر شکننده سیاه نانباینری را تحمل کند. خیلی چیزها باید تغییر کند تا ما افراد کوییر و ترنس واقعاً احساس کنیم که داستان هایمان به کمپینی مانند جنبش می تو تعلق دارد.
در اینجا ۵ روش را ذکر میکنم که می تواند کمک کند بازماندگان کوییر و ترنس در جنبش می تو جا داشته باشند:
۱) همه شمول باشید و هنگام بحث در مورد می تو و سایر جنبشها برای پایان دادن به خشونت جنسی، هویت و روابط LGBTQ را در نظر بگیرید:
تجاوز و آزار جنسی فقط برای زنان همسوجنسیتی (سیس) و دگرجنسگرا اتفاق نمی افتد. جامعه معمولاً آزار جنسی را به عنوان چیزی به تصویر می کشد که تنها توسط زنان (و به فاعلیت مردان) تجربه می شود، که این دور از واقعیت است. سیدنی بیکی، حمایتگر و تسهیلگر سازمان بازماندگان دوجنسگرا، ترنس، لزبین و همجنسگرا خشونت جنسی در سیاتل، میگوید افراد کوییر و ترنس به دلیل به حاشیه رانده شدن، نسبت به سایر گروهها در برابر خشونت جنسی آسیبپذیرترند.
دادهها دروغ نمیگویند: بر اساس گزارش پی کی ، ۴۶درصد از زنان دوجنسگرا در طول زندگی خود تجاوز جنسی را تجربه میکنند. افراد لزبین به طور قابل توجهی بیشتر از دیگران آزار جنسی را تجربه می کنند. و ۵۵ درصد از مردان ترنس و ۶۸ درصد از زنان ترنس در طول زندگی خود مورد آزارجنسی قرار گرفتهاند. ما می دانیم که آزار جنسی برای افراد LGBTQ با نرخ های بسیار بالایی اتفاق می افتد، بنابراین ناامیدکننده است که ببینیم زنان سفید همانسوجنسیتی و دگرجنسگرا در کمپین جنبش می تو فضای زیادی را اشغال می کنند. ندیدن خودمان در می تو و انعکاس نیافتن تجربیاتمان در می تو، بازماندگان کوییر و ترنس را به سکوت وامیدارد.
کی متخصص خشونت جنسی در پروژه ضد خشونت نیویورک، مردم را به چالش می کشد تا زبان خود را هنگام بحث در مورد خشونت جنسی بررسی کنند و از خود بپرسند که آیا شامل همه هویتهای جنسی و جنسیتی از جمله ترنس و غیر دوگانه میشود یا نه. کی در مورد وضعیت فعلی می تو میگوید: فکر نمیکنم شامل بودن و اینکه چگونه میتوان مطمئن شد که افراد کوییر و ترنس در روایتگری، آمار و بازنمایی، فضا اشغال کنند به اندازه کافی مورد گفتگو قرار گرفته و دغدغه باشد.
۲) از خرد فمینیستهای رنگین پوست که سال ها کار ضد تجاوز و ضد خشونت انجام دادهاند درس بگیرید:
در کنفرانس سالانه انجمن ملی مطالعات زنان، کیمبرل کرنشاو، مادر اینترسکشنالیتی یا ظلم تقاطعی و سیستماتیک، به شرکت کنندگان در کنفرانس یادآوری کرد که مبارزه با خشونت جنسی برای فمینیستهای سیاه جدید نیست: از زمانی که به اینجا آمدیم آزار جنسی همیشه بخشی از زندگی زنان سیاه بوده است و مبارزه علیه آن بخشی از مبارزات ضد نژادپرستی. این ادعای درستیست اگر بگوییم فمینیستهای رنگین پوست، کوییر و ترنس پایههایی را ایجاد کردهاند که صحبت از می تو را برای دههها، اگر نگوییم قرنها، ممکن کرد. آنها نه تنها موضوع تجاوز و خشونت جنسی را به عرصه عمومی آوردند، بلکه سیستمهای سرکوبگری را که باعث وقوع خشونت جنسی می شوند را روشن کردهاند.
علیرغم سابقه طولانی مبارزه روزمره زنان کوییر و ترنس سیاه علیه خشونت جنسی و تاثیرشان در این حوزه، صدای ما اغلب به نفع زنان سفید ممتاز حذف میشود. ما نمی توانیم به آزار جنسی پایان دهیم اگر کسانی که این جنبش را آغاز کردهاند و از موفقیتش بیشتر از همه منتفع میشوند را نادیده بگیریم و حذف کنیم.کی میگوید: وقتی بتوانیم به زنان سیاه، بهویژه زنان ترنس سیاه دسترسی داشته باشیم و بر آنها تأثیر بگذاریم، همه ما آزاد خواهیم بود.
۳) می تو میتواند برای بازماندگان کوییر و ترنس آسیبزا و ناامن باشد. لطفا ما را مجبور به شرکت نکنید:
می تو برای تقویت پیوند اجتماعی بین بازماندگان و ارائه روشی برای بهبودی بازماندگان آغاز شد. اگرچه قصد داشت بازماندگان را توانمند کند، اما در ابتدا احساس يأس و ناامیدی را در من زنده کرد. وقتی با هجوم روایات می تو در فیس بوک مواجه شدم، وحشت کردم. من از بازماندگانی که به اندازه کافی شهامت داشتهاند تا آزار جنسی خود را در رسانههای اجتماعی فاش کنند، سپاسگزارم. این بازماندگان با به اشتراک گذاشتن روایتهای خود فرهنگ تجاوز جنسی را در ایالات متحده و فراتر از آن، نشانه گرفتند.
با این وجود باید بگویم می تو ترامای من و برخی دیگر از بازماندگان آزارجنسی را زنده کرد و این برایمان آسبزا بود. علاوه بر این، بسیاری از بازماندگان کوییر و ترنس، به دلیل عدم احساس امنیت هنوز در می تو شرکت نکرده اند.موانعی که بازماندگان LGBTQ را از شرکت در می تو بازمیدارد عبارتند از ترس از اینکه کوییر بودنمان را، گرایش جنسیمان را محصول تجربه آزارجنسیمان بدانند، یا به دلیل تمایلات جنسیمان به ما برچسب بیمار و آزارگر بزنند یا بگویند تجاوز میتواند ما را درمان کند!
بازماندگان کوئیر و ترنس همه مانند هم نیستند. برخی از ما در افشای خشونت جنسی آنلاین راحت هستیم و برخی نه. متحد ما بودن به این معنی است که ما را در جایی که هستیم ملاقات کنید، به مرزهای ما احترام بگذارید و از ما انتظار نداشته باشید که کار عاطفی انجام دهیم تا شما را آموزش بدهیم.
۴) گفتگو در مورد روابط سالم و پایان دادن به فرهنگ تجاوز را به یک فعالیت منظم با خانواده، دوستان و همکاران خود تبدیل کنید:
صحبت در مورد تجاوز و آزار جنسی آسان یا سرگرم کننده نیست، اما ضروری است. ما باید فرزندان خود را از سنین پایین آموزش دهیم، با آنها در مورد مفهوم رضایت در رابطه گفتگو کنیم و به عزیزانمان گوشزد کنیم که شوخی در مورد خشونت جنسی غیرقابل قبول است.
کیپی که در یک سازمان ضد خشونت در سیاتل به نام API Chaya کار میکند، میگوید زمانی که افراد دارای امتیاز علیه شوخیهای جنسی صحبت میکنند و از آنها انتقاد میکنند تاثیر زیادی بر جامعه میگذارد، زیرا افراد به حاشیه رانده شده غالبا احساس امنیت کافی برای انجام این کار راحس نمیکنند. آنها همچنین پیشنهاد می کنند صحبت کردن از روابط جنسی و صمیمانه به عنوان بخش عادی از مکالمات روزمره را، عادیسازی کنیم، زیرا خشونت جنسی در مخفی کاری و انزوا رشد می کند.
کیپی میگوید: من فکر میکنم صادقانه و آزادانه صحبت کردن در مورد روابط صمیمانه و جنسیمان، قدم بزرگیست که واقعاً میتواند فرهنگ را در مورد خشونت جنسی تغییر دهد.
۵) به ایجاد فضاهای امنتری کمک کنید که در آن بازماندگان کوییر و ترنس در هنگام افشای آزار جنسی مورد باور و اعتبار قرار گیرند:
هر کدام از بازماندگان کوئیر و ترنس به طور متفاوتی بهبود می یابند. همهی ما نمیخواهیم از طریق اشتراکگذاری داستانهای خود در عموم بهبود پیدا کنیم، اما آنهایی از ما که این کار را انجام میدهند باید به فضاهای امنتر آنلاین و واقعی دسترسی داشته باشیم، جایی که بتوانیم توسط همراهانی که به بهبود ما متعهد هستند احاطه شویم.
KP میگوید: من فکر میکنم اگر کسی روایت آزار جنسیاش را فاش کند و حلقه حامیان بتوانند احاطهاش کنند و صدایش را منعکس کنند برای اولین قدم واقعا عالی است. اگر می خواهید متحد بازماندگان LGBTQ باشید، منابع خود را در اختیار سازمانهایی قرار دهید که سیستم های پشتیبانی را برای ما فراهم می کنند.
سخن پایانی:
من هنوز مطمئن نیستم که چه چیزی برای درمان سوء استفاده جنسی خودم نیاز دارم. به دلیل #MeToo، بیشتر از همیشه به این فکر میکنم که چگونه بهبود خواهم یافت. این هشتگ واقعاً برای من یک شمشیر دولبه بوده است.
همانطور که می تو رشد می کند و تکامل می یابد، آرزو میکنم که بازماندههای کوییر و ترنس پشت سر نمانند. صدای ما سزاوار این است که به اندازه هر بازمانده دیگری در خط مقدم جنبش قرار گیرد، و ما نمی توانیم به تنهایی این امر را به واقعیت تبدیل کنیم.
نویسنده: میشا پاول | برگردان: آکادمی چراغ