به بهانه اتهام خشونت جنسی یک کارگردان و مدرس سینما
در مقاله جهان ناامن برای آزاردیده خشونت جنسی برای چه کسی امن است؟ به مطالب زیر می پردازیم:
مدتی پیش روایتی در صفحه اینستاگرامی جنبش من هم ایرانی در رابطه با کارگردان ایرانی منتشر شد. روایت ابعادی از خشونت جنسی را در برداشت که حامل «فریب سیستماتیک یک بازیگر زن جوان»، « ربودن زن»، «حبس» و «تعرض جنسی» به او توسط فرد متهم به خشونت جنسی بود. با این حال تنها مدتی بعد از انتشار این روایت، یه مدرسه فیلم پوستری از کارگاهی با حضورکارگردان به عنوان منتشر کرد.
در این مطلب تلاش میکنم به بهانه این مورد، به دلایل ریشهای بیتوجهی و بیاعتمادی به روایتگران خشونت جنسی و بستر اجتماعی که این «بیاعتمادی» را هموار میکند، بپردازم.
فرهنگ و مناسبات تجاوز:
فرهنگ و مناسبات تجاوز به وضعیت اجتماعی و بستری گفته میشود که خشونت جنسی را با مواجههای ناصحیح و غیر حساس ترویج میدهند. به طور خلاصه میتوان چهار مولفه از مولفههای اصلی رواج فرهنگ و مناسبات تجاوز را اینطور دسته بندی کرد.
اول: مناسبات قانونی مردسالارانهای که در آن تجاوز و انواع خشونت جنسی صراحتا در قانون جرمانگاری نشده باشند و قانون شرایط مخصوصی را برای مواجهه با شاکیان این موارد در نظر نگیرد، مناسباتی هستند که بستر خشونت جنسی را فراهم میکنند.
دوم: : مناسباتی که در آن به واسطه رواج افسانههای متداول تجاوز ریشه خشونت جنسی در رفتار خشونت دیدگان جستجو شود. همچنین بستر و مناسبات اجتماعی که ریشههای واقعی خشونت جنسی در مناسبات خشونتورز مردسالارانه را نشناسند و با ان به صورت پیشگیرانه و آموزشی برخورد نکنند.
سوم: مناسباتی که در آن هیچ گذرگاه قانونی و اجتماعی برای شاکیان خشونت جنسی برای پیگیری خشونت جنسی فراهم نباشد.
چهارم: ناباروری عمومی حاصل از افسانههای تجاوز در مورد فراگیر بودن خشونت جنسی و همینطور عدم باور عموم به روایتگران خشونت جنسی.
عدم باورعمومی به رواج خشونت جنسی و راویان حاصل از چه نگاهیست؟
افسانههای تجاوز که حاصل از بستر مردسالاری هستند درست در همین لحظات اهمیت پیدا میکنند. «او خودش میخواست»، «او خودش تقصیرکار است»، «حق او بود». اینها جملههای حامل باورهای غلطی هستند که در رابطه با راویان خصوصا زن خشونت جنسی مطرح میشوند. «متجاوزان بیمار جنسی هستند»، «مردان قدرت کنترل میل جنسی خود را ندارند»، «اگر زن مورد ضرب و جرح جدی قرار نگرفته است پس تجاوزی در کار نیست». اینها جملاتی هستند که حامل افسانههای ترویج کننده خشونت جنسی در رابطه با راویان خشونت جنسی هستند. این نوع جملات توسط «گرد نوربر» محقق روانشناس در دانشگاه «کنت» بریتانیا به عنوان افسانههای تجاوز یاد میشوند. این محقق اعتقاد دارد که این نوع باورها خشونتهای جنسی را «توجیهپذیر» میکنند و به فضایی دامن میزنند که مسیر این خشونت را هموار میکند. او همچنین باور دارد که این نوع جملات برای آزاردیدگان خشونت جنسی حامل خشونت دوباره هستند. چنانچه نظرسنجیها نشان میدهند افسانههای تجاوز، باورهای غلط رایجی در میان عموم هستند.
گرد بونر، باور دارد که افسانههای تجاوز به طور کلی در خدمت این باور عمومی هستند که «دنیا جای امنی است». باورهای غلطی که موجب میشوند افراد خاطر خود را با چنین ذهنیتی آرام کنند: «وقتی آزاردیده مقصر باشد و آزارگر بیگناه و خود قربانی، آنگاه جهان رستگار شده است».
افسانههای تجاوز که به دلیل نهادینه شدن مردسالاری در میان خود زنان، به عنوان یکی از گروههای هدف ویژه خشونت جنسی، نیز رواج دارند، بر روی زنان به عنوان این گروه هدف تاثیر مضاعفی نیز میگذارند: وقتی زنان افسانههای تجاوز را باور میکنند، این باور قرار است در درجهی اول یک روش برای فرار از ترسهای خود باشد. وقتی انها باور کنند که «مقصر خشونت جنسی خود زنان هستند، مردان «عادی» تهدیدی برای آنها نیستند و اگر زنان «درست» رفتار کنند مورد خشونت جنسی قرار نمیگیرند» از چنین باورهایی نتیجه خواهند گرفت که آنها «آسیبپذیر نیستند». زیرا آنها خود را جز «مقصران» برداشت نمیکنند.
در نتیجه میان عدم باور اینکه مردی خشونت جنسی کرده است با عدم باورپذیری زنان به عنوان بخش چشمگیری از شاکیان و راویان خشونت جنسی رابطه مستقیم دارد. هر چه مردسالاری نهادینهتر میشود، افسانههای تجاوز که باورهای رایج غلط در مورد خشونت جنسی هستند و معمولا بر روی زنستیزی سوار هستند اوج میگیرد و هر چه این باورها اوج بگیرد خود زنان و دیگر اقشار مورد خشونت جنسی در برابر این خشونت «آسیبپذیر» تر خواهند شد.
عدمباورپذیری راویان خشونت جنسی، از مناسباتی میآید که در آن جهان ناامن برای خشونتدیدگان جنسی به واسطه افسانههای تجاوز امن فرض میشود در حالی که امن نیست و بدین واسطه فضا برای خشونتگران جنسی «امن» میشود.
کاش موسسهها و نهادهایی که با اتهامات خشونت جنسی در مورد همکارانشان رو به رو میشوند پاسخ بدهند که آیا حالا یک سال پس از جنبش من هم ایرانی، به پروتوکلی برای برخورد با اتهامات خشونت جنسی در مورد همکارانشان حتی فکر کردهاند یا خیر؟
نویسنده: مینا خانی
منبع مورد استفاده برای مطلب:
https://idw-online.de/de/news21943
هنگامی که فردی در محیط کار مورد آزار جنسی قرار میگیرد عدم واکنش دیگران که مانند او تجربه آزار داشته میتواند بر تصمیم او برای اعتراض تاثیر بگذارد.در مقاله آزارگران ماندند و ما حذف شدیم سایت چراغ به این مطلب اشاره کرده ایم.