در این مقاله به موضوع دادگاه امبر هرد و جانی دپ جشن لذت جنسی زنبیزارانه می پردازیم :
جانی دپ، در پیامهایی به دوستانش با خوشحالی از این فانتزی ذهنی صحبت میکند که همسر سابق خودش، امبر هرد را، بکشد: «جسد سوخته او را میکنم، تا مطمئن شوم که او مرده است». در پیامی دیگر بدن هرد را مورد توهین قرار میدهد: «بازار ماهی لیز، بی معنا، آویزان و پاره پاره شده» توصیفی است که جانی دپ درباره او به کار میبرد.
این پیامها در دادگاهی در رابطه با اتهام «افترا» به جانی دپ از طرف امبرهرد منتشر شدند، دادگاهی که در ایالت ویرجینیا برگزار شد. جانی دپ در این دادگاه از امبر هرد بابت مقالهای که در سال ۲۰۱۸ در واشنگتن پست با تیتر «من علیه خشونت جنسی/جنسیتی حرف زدم و خودم را در برابر خشم بینهایت فرهنگمان قرار دادم» شکایت کرده است. در این متن امبر هرد مینویسد: «دو سال پیش من یک چهره عمومی در رابطه مساله خشونت خانگی شدم». در این مقاله نامی از جانی دپ نمیآید، اما وکلای او معتقدند که در این مقاله موضوع جانی دپ است و این مقاله افترا زنی است. برای همین ۱۱ کلمه جانی دپ حدود پنجاه میلیون دلار غرامت طلب کرده است.
هیات منصفه در نهایت جانی دپ را مستحق ۱۵ میلیون غرامت دانست. چهارشنبه ـ اول ژوئن ۲۰۲۲ ـ نتیجه دادگاه مشخص شد: دادگاه باور داشت «هرد» با مقاصد «بدخواهانه» و مطرح کردن خودش به عنوان قربانی خشونت خانگی به «دپ» افترا زده است. به طرز عجیبی همان هیات منصفه همزمان به این نتیجه رسید که یکی از وکلای «دپ» به «هرد» افترازده است. این افترا زمانی اتفاق افتاد که وکیل جانی دپ گفته بود : «او ـا مبر هرد ـ در لحظه تماس با پلیس برای رفتن به خانهاشان به خاطر خشونت، یک صحنه نمایشی خندهدار ایجاد کرده است»
این رای پس از پروسهای بود که به صورت زنده از تلویزیون پخش میشد ـ وضعیتی بسیار عجیب برای دادگاهی در رابطه با اتهامات خشونت خانگی ـ و لحظه به لحظه آن رسانهای شد. این در حالیست که همه گزارشها تقریبا به نفع یک طرف این فرایند قضایی (جانی دپ) بود، حتی اگر هیات منصفه به آن توجه نمی کرد. نتیجه عجیب، غیر منطقی و غیرعادلانه دادگاه نهایتا این شد که « جانی دپ» صحبت کردن از آزار «امبر هرد» توسط خودش را ممنوع و او را به خاطر آن مجازات کرد. این رای نتایج وحشتناکی برای آسیبدیدگان خواهد داشت که از این پس به سکوت وا داشته خواهند شد، با دانستن اینکه آنها نمیتوانند در مورد تجربههای خشونت خود توسط مردان حرف بزنند بدون اینکه نگران شکایت مبنی بر اتهام افترازنی باشند. به عبارتی، آزادی بیان زنان محدود میشود.
در طول شش هفته دادگاه ـ زمانی که این فرایند قضایی در حال زنده پخش شدن بود، بسیاری از تماشاچیان این دادگاه با امبر هرد همانقدر با بیزاری برخورد میکردند که جانی دپ در پیامهای خصوصیاش. به صورت مجازی یک توافق عمومی ایجاد شده بود که هرد درباره آزاری که دیده است دروغ میگوید. او(در شبکههای اجتماعی) مورد اتهام قرار گرفت که عکسهای صدماتی که ادعا کرده از جانی دپ دیده را جعل کرده و آن کبودیها را با لوازم آرایش جعل کرده است. به او این اتهام زده شد که افراد بسیاری که علیه جانی دپ شهادت دادند را وادار به دروغ گفتن کرده است. این تئوریهای توطئه هیچکدام در دادگاه ثابت نشده اما این مانع انتشارشان در شبکههای اجتماعی و اینترنت نبود. در فضای آنلاین افسانهپردازیهای بیحد و باور داشتن به درستی جانی دپ کاملا بیتوجه به مدارک و شواهد صورت میگیرد.
در بستر این افسانههاست که هر شرارتی عادیسازی و توجیه میشود. امبر هرد در لحظه ارائه صحبت خود در دادگاه زمانی که ادعا کرد دپ او را کتک زده، فریب داده و کنترل کرده و آزار جنسی داده است، احساساتی شد. پس از آن حتی افراد معروف و برندهای معروف به کمک جانی دپ آمدند تا امبر هرد را به استهزا بگیرند و به حاشیه ببرند. آنها از چهرهی غمگین و اشکآلود او اسکرین شات گرفتند و میم درست کردند. بسیاری بخشهایی از شهادت و موضع او در دادگاه را دستکاری میکردند یا با آن لب خوانی میکردند و مساله را تبدیل به شوخی کردند. صدای گریه او در تیکتاک تبدیل به ترند شد. این شرارت توسط هیات منصفه حمایت شد و شدت گرفت، که نه تنها او را به استهزا گرفتند، چون داستانش را تعریف کرد، بلکه میگویند او ضد قانون عمل کرده است.
این اولین بار نیست که جانی دپ به خاطر این اتهامات شکایت میکند، در سال ۲۰۲۰ هم یک دادگاه انگلیسی به شکایت دپ علیه روزنامه زرد «سان» رسیدگی کرد. دپ از این رسانه هم با ادعای افترا به خاطر استفاده از مفهوم «کسی که زنان را می زند» در رابطه با دپ شکایت کرده بود. دادگاههای انگلیس معمولا نسبت به اتهام افترازنی بسیار قابل دسترستر از دادگاههای ایالات متحده هستند، اما با این حال دپ این دادگاه را باخت. قاضی در آن دادگاه به این نتیجه رسیده بود که شخصیتپردازی این روزنامه در کلیتاش درست بوده است. این دادگاه روشن کرده بود که جانی دپ دست کم دوازده بار امبر هرد را فیزیکی آزار داده است. اما جانی دپ و هوادارنش اعتقاد دارند که دپ فرد خشونتگر این رابطه نبوده است.
این فرایند قضایی جایی تبدیل به یک سکسگروهی (جشن لذت گروهی) زنبیزاری در فضای علنی/عمومی شد. در حالی که بیشتر این حملات به سمت امبر هرد سازماندهی شده است، سخت است حس نکرد که در واقع این حملات به سمت همه زنان است، خصوصا علیه آن بخشی از ما که علیه خشونت مبتنی بر جنسیت و خشونت جنسی در جریان جنبش میتو حرف زدند. ما در لحظه مواجهه با یک پاسخ آنتی فمینیستی به این جنبش هستیم، که دارد دستاوردهایی که در این جنبش به دست آمده را هدف خود قرار میدهد و با خوشحالی در حال تغییر روایت فرد خشونت دیده مورد اتهام قرار دادن او به صورت علنی و در هجم بسیار است. یک زن به عنوان سمبل جنبشی شناخته میشود که بسیاری آن را با ترس و نفرت نگاه میکردند و حالا او برای این جنبش مجازات میشود. در چنین بستری امبر هرد هنوز در یک رابطه آزارگرانه به سر میبرد ولی حالا دیگر موضوع فقط جانی دپ نیست، حالا موضوع تمام کشور است.
از زمانی که هرد آن «متن» را منتشر کرده است، زندگی هرد در حال مصرف شدن برای خشم و تمهدیات تلافیجویانه توسط جانی دپ و طرفدارانش است. در این رسوایی و فضای حول دادگاه این واقعیت به طور کلی نادیده گرفته شد: این امبر هرد است و نه جانی دپ که در دادگاه از او شکایت شده است و جلوی قاضی نشسته است، زیرا که مسائلی را بیان کرده است که توسط خود همین شکایت درد دادگاه نیز ثابت شدند. انزجاری که علیه امبر هرد در این فضا مطرح شد در واقع داشت ادعای اولیه هرد ـ مبنی بر خشونت دیدن ـ را تایید میکرد که : زنان مجازات میشوند وقتی حرف بزنند. چه اتفاقی برای زنان میافتد وقتی که مدعی شوند آزار دیدهاند؟ آنها در فضای علنی محاکمه میشوند، در فضای کاری در لیست سیاه قرار میگیرند، به صورت اجتماعی مورد انزجار قرار میگیرند و در بینهایت در فضای شبکههای اجتماعی به استهزار گرفته میشوند و مورد خشونت قرار میگیرند. در واقع همان « خشم بینهایت»
اما رسانههای جریان اصلی به نظر میرسد که چنین فرایندی را نمیفهمند و تمام تمرکزشان را روی اشتباهات و وحشتاکترین لحظههای هرد گذاشتند. همانطور که برای بسیاری از خشونت دیدگان خشونت خانگی اتفاق میافتد، به نظر میرسد که هرد نیز رفتارهایی کرده که نمیتوان به آنها مفتخر بود. او مقابله به مثل کرده است. رفتارهای تکانشی دپ و توهینهای او به هرد، هرد را عصبانی و خشمگین و به واکنش وا میداشتند. بسیاری به سرعت به این مسئله ارجاع میدهند که هرد یک قربانی کامل نیست. اما هیچ زنی یک قربانی کامل نیست. بسیاری به ما میگویند این شکایت پیچیده است، اما این شکایت پیچیده نیست. موضوع آزار است و حالا ارجاع به این آزار توسط یک هیت منصفه منع شده است.
شاید اصرار به این مساله که امبر هرد هم برای آنچه اتفاق افتاده است همانقدر مسئول است، و مسئول آزاریست که دیده، دلیل این باشد که میشل گلدبرگ در روزنامه «نیویورک تایمز» این فرایند قضایی را «مرگ میتو» خواند. این فرآیند قضایی نشان داد که چقدر ساده یک خشونت دیده میتواند متهم و تنها شود. چه ساده میتواند آنچه بر او رفته است به عنوان «گند و بی لیاقتی» شخصیتی خودش برداشت شود و نه بخشی از یک ساختار اجتماعی. همه زنان برابر نیستند اما فمینیسم قرار بود به ما نشان بدهد چطور همگی ما میتوانیم مورد خشونت قرار بگیریم، هم مورد خشونت مبتنی بر جنسیت و هم مورد استفاده استانداردهای دوگانه و اتهامهای غیرعادلانه. هیچ قربانیای کامل نیست. هیچ قربانیای قرار نیست کامل باشد. اگر یک مرد در برابر یک زن غیرکامل نمیتواند به عنوان آزارگر دستهبندی شود، چقدر یک زن باید کامل باشد تا بالاخره کتک زدنش اشتباه باشد؟
هواداران دپ در بسیاری از موارد حتی خشونت مطرح شده جانی دپ به هرت را رد نمیکنند، بلکه عادیسازی میکنند. «او میتوانست تو را بکشد»، این جمله یکی از هواداران دپ در تیکتاک است که وایرال هم شد. این جمله به عنوان متن روی صورت هرد گذاشته شد. «او(دپ) حق داشت (برای خشونت)» این پست بالای ۲۲۲.۲۰۰ لایک گرفته است.
پاسخ تقابلی به جنبش میتو مدتهاست در جریان است. منتقدان این جنبش از ابتدا تلاش زنان برای جلوگیری از خشونت جنسی را غلو شده و بی نهایت میدانستند و معتقد بودند میتو زیادی پیش رفته است، آنهم قبل از اینکه میتو اصلا اوج گرفته باشد. حالا میتوان این فرایند قضایی علیه هرد را یک نقطه عطف این واکنشها در فرهنگ ما نسبت به مساله خشونت جنسیتی دید. توانمندی پاسخهای تقابلی ضد زن حالا شاید بالاتر رفته است. زمانی که زنان بسیاری به صورت متحد از رازداری برای مردان دست برداشتند و نخواستند در باره حقیقت زندگی آنها سکوت کنند، تنها برای مدت کوتاهی تقابل با می تو متوقف شده بود، حالا پاسخ تقابلی نوعی از بازسازی جنسیتزدگی و آزارهای انلاین و تهدید و پروسههای قضایی است که تلاش میکند زنان را به سکوت وادارد ـ آنهم با خشونت.
به عبارتی میتوان حتی خود این شکایت دپ علیه هرد را نوعی از ادامه آزار دپ به هرد دید. امکانی برای اینکه جانی دپ تهدیدات و کنترل خود را بیشتر کند. تنها فرق مساله اینست که یک سیستم قضایی و یک فضای علنی و عمومی نیز اینبار همدستی کرد. زمانی که ازدواج آنها در سال ۲۰۱۶ به پایان رسید، جانی دپ برای دوستش «کریستن کارینو» پیامی با این مضمون نوشت و قسم انتقام خورد: «او میخواهد در سطح جهانی تحقیرشود، این تحقیر را خواهد گرفت».
نویسنده: موریا دونگان
مترجم: مینا خانی
منبع: گاردین
جنبش من هم ایرانی بیانیهای که در ابتدا با حدود ۳۰۰ زن سینماگر به مسئله خشونتهای جنسی در سینمای ایران پرداخت و حالا به امضای بیش از هشتصد نفر رسیده است، می توانید آن را در مقاله ی جنبش من هم ایرانی و زنان سینماگر در سایت آکادمی چراغ مطالعه نمایید.