در این قسمت از سلسله جستارهای آکادمی چراغ به شناسایی اشکال مختلف آزار جنسی در محیط کار برای شناختن هر چه بهتر آزار جنسی و مصادیق آن در زندگی روزمره میخواهیم شما را با مثالهایی روبهرو کنیم که میتوانند شکل ملموسی از آزار جنسی در محیط کار باشند.
گاهی اوقات شما حتی اگر تعریف دقیق و کامل یک مفهوم را از بر هم باشید بازهم تشخیص آن در موقعیتها و واکنش نشان دادن به آنها میتواند سخت و گاهی غیر ممکن باشد. در ادامه با استفاده از روایاتی که توسط آکادمی چراغ پرداخته شده است سعی خواهیم کرد تا آزار جنسی در محیط کار را بهتر بشناسیم. در ابتدا اما بهتر است تا تعریفی مختصر ولی جامع از آزار جنسی ارائه بدهیم تا مثالها ملموستر باشند. آزار جنسی میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد، اما اغلب شامل موارد زیر است:
– ممکن است شما در مکانهای عمومی مانند خیابان و یا مکانهای کمتر عمومی و یا حتی خصوصی مانند محیط کاری و یا حتی مهمانیهای دوستانه نظراتی جنسیت محور در مورد اندام خود، نحوهی لباس پوشیدن و یا غیره بشنوید که برایتان خوشایند نباشند.
– این امکان وجود دارد که نگاههای خیره و ناخوشایندی را بر روی بدن خود احساس کنید که شما را معذب میکنند.
– همچنین گاهی آزارها میتوانند به شکل فیزیکی نسبت به شما اعمال شوند که شامل هر گونه لمس یا دست زدن به هر نقطه از بدن شما میشود که برایتان ناخوشایند باشد. این نکته از این جهت مهم است که لمس مبتنی بر آزار تنها به اندامهای جنسی محدود نیست.
– نشان دادن اندام جنسی چه به صورت مستقیم و چه با ایما و اشاره آزار محسوب میشود.
– نشان دادن عکس یا فیلم جنسی بدون رضایت شما از مصادیق آزار است.
– فرستادن پیام، نامه و یا حتی تلفنهایی که محتوای جنسی دارند از انواع آزار جنسی هستند.
– تعریف کردن جوکهای جنسی؛
– پرسیدن سؤالات جنسی و خصوصی؛
– به کار بردن الفاظی مانند عزیزم، عسلم، خوشگله و …
– استفاده از هر گونه لفظ جنسی یا اجرای آن با صورت یا بدن؛
– پخش کردن شایعهها یا دروغ گفتن در مورد روابط جنسی خصوصی افراد؛
– پیشنهاد رابطه (جنسی یا غیرجنسی) در ازای لطف، پول، مقام یا موقعیت نیز آزار محسوب میشود.
– و نهایتا شدیدترین نوع آزار که تجاوز نام دارد.[1]
روایت شماره یک
سمیه چند ماهی است که در خانهی یک خانواده مشغول آشپزی و پرستاری از فرزند خردسال آنهاست.
مادر خانواده صبح زود قبل از رسیدن سمیه خانه را ترک میکند و سمیه با ، علیرضا که پدر خانواده است و فرزندشان در خانه تنهاست. سمیه مدتی است که متوجه نگاههای سنگین علیرضا در طول روز شده است. حتی چندباری علیرضا بدون لباس و فقط با یک حوله در خانه چرخیده و این سمیه را معذب و نگران کرده است. بار آخر علیرضا زمانی که سمیه مشغول آشپزی بوده بدن او را از پشت لمس کرده است. وقتی سمیه گله میکند که اگر به این کار ادامه دهد به همسرش شکایت خواهد کرد، علیرضا او را تهدید میکند که در مقابل به اون تهمت دزدی خواهد زد و باعث میشود که از خانه اخراج شود.
در روایت بالا، سمیه چه به صورت فیزیکی و چه به صورت روانی مورد آزار جنسی در محل کار قرار گرفته است. لمس بدون اجازهی بدن، نگاههای ناخوشایند و به نمایش گذاشتن بدن در حالی که فرد احساس ناخوشایندی دارد از اشکال آزار جنسی هستند. این در حالی است که ازارگر از قدرت خود به عنوان فرادست سوءاستفاده میکند و قربانی را تهدید به اخراج میکند. در این وضعیت فرد نه تنها فشار روانی آزار جنسی را به دوش میکشد بلکه تهدید و عدم توانایی شکایت هم میتواند اثرات مخربی بر روی او داشته باشد.
روایت شماره دو
بهنام کارمند وظیفه شناس یک شرکت بازرگانی است و گاهی اوقات تا دیروقت مشغول به کار است.
به خاطر سنگین بودن یکی از پروژهها، بهنام و علیرضا مجبور میشوند چند شب به صورت مداوم در شرکت مانده و روی پروژه کار کنند. یکی از این شبها علیرضا بهنام را شام مهمان میکند و به او قول میدهد به خاطر سرد بودن هوا بهنام را تا خانه برساند. شب بعد علیرضا به بهنام پیشنهاد رابطهی جنسی میدهد ولی بهنام درخواست را رد کرده و میگوید تمایلی به علیرضا ندارد. شبهای بعدی علیرضا باز هم درخواستش را تکرار میکند ولی هر بار با جواب منفی بهنام روبهرو میشود. علیرضا تهدید میکند که اگر با او وارد رابطه نشود به همهی همکارانشان خواهد گفت که بهنام همجنسگراست.
آزار در محیط کار فقط مختص زنان نیست و آزارگران الزما مدیران و افراد با قدرت بیشتر نیستند. در روایت بالا بهنام به خاطر گرایش جنسی متفاوت با تهدید یکی از همکارانش روبهرو میشود. این در حالی است که او به صورت مداوم مورد آزار جنسی از سوی این فرد قرار گرفته است و با وجود پاسخ منفی باز هم این درخواست تکرار شده است. در این گونه از اشکال آزار جنسی فرد نه تنها قربانی آزار جنسی و تهدید است بلکه یکی از مهمترین جنبههای هویتی و شخصیتیاش، یعنی هویت جنسی، مایهی تهدید و نگرانی فرد میشود.
روایت شماره سه
محبوبه دستیار یک دندانپزشک شناخته شده است و ساعتهای زیادی را در کنار او میگذراند.
آقای دکتر عادت دارد دستیارانش را با نام مستعار صدا بزند و این نامها غالبا جنسی هستند و همین باعث میشود محبوبه هربار جلوی بیماران معذب شود و احساس ناخوشایندی داشته باشد. چندباری هم که توی مطب دندانپزشکی باهم تنها بودهاند، آقای دکتر سوالاتی خصوصی در مورد روابط و تجربههای جنسی از محبوبه پرسیده است و محبوبه که ترسیده شاید بیادبی باشد و کارفرمایش را ناراحت کند به سوالات پاسخ داده اما احساس خیلی بدی داشته و دلیل این سوالات را نفهمیده است. آخرین بار محبوبه از اقای دکتر درخواست میکند تا از به کار بردن الفاظ جنسی جلوی بیماران خودداری کند و او را با اسم خودش صدا بزند ولی دکتر او را مسخره میکند. روزهای بعدی محبوبه متوجه میشود که آقای دکتر ترجیح میدهد با دستیار دیگری کار کند و محبوبه را کنار گذاشته است. او آرام آرام به حاشیه رانده میشود تا جایی که مجبور به استعفا میشود.
در روایت بالا به کار بردن الفاظ جنسی، برقراری مکالمه با موضوعات جنسی و شخصی برخلاف میل فرد و صدا زدن افراد با الفاظی جنسی چه در محیط عمومی و چه در محیط خصوصی از مصادیق بارز آزار جنسی در محیط کار هستند. فرد نه تنها با آزار جنسی در محیط کار روبهرو بوده است بلکه طرد را هم تجربه کرده است و حتی ممکن است مقصر اصلی این طرد و به حاشیه رانده شدن را خودش بداند چرا که به خواستهی کارفرما تن نداده است.
روایت شماره چهار
جاوید در یک دفتر حقوقی به عنوان کارآموز مشغول به کار است.
او به تازگی لیسانسش را از یکی از دانشگاههای برتر گرفته و برای گرفتن پروانهی وکالتش نیاز به گذراندن تعدادی ساعت مشخص در یک دفتر وکالت دارد. او هر روز همراه یکی از وکلای دفتر حقوقی به دادگاه میرود و روی پروندههایش کار میکند. آنها ساعتهای زیادی را با هم تنها هستند. اخیرا جاوید متوجه شده که خانم وکیل بیدلیل بدن او را لمس میکند و جوری آن را جلوه میدهد که انگار غیر عمدی است. جاوید جایی احساس خطر میکند که خانم وکیل به او میگوید چند وقتی است به او احساس پیدا کرده است و می خواهد با او دوست بشود. جاوید مخالفت میکند و میگوید که فعلا تمرکزش روی گرفتن مدرک وکالتش است. خانم وکیل درخواستش را مرتبا تکرار میکند اما یک روز که آنها تنها هستند جاوید را مبجور میکند تا با هم رابطهی جنسی داشته باشند.
روز بعد جاوید به رییس دفتر وکالت شکایت میکند ولی رییس دفتر وکالت که از دوستان نزدیک خانم وکیل است حرف جاوید را باور نمیکند و اون را متهم به دروغ میکند و تهدید میکند اگر بار دیگر این اتفاق رخ بدهد اخراج خواهد شد و حتی ممکن است روند گرفتن مدرک وکالتش با خطر روبهرو شود. جاوید مجبور به سکوت میشود.
همانطور که قبل هم اشاره کردیم قربانیان آزارهای جنسی همیشه زنان نیستند. مردان هم میتوانند فارغ از گرایش جنسیشان قربانی آزارهای جنسی باشند. در روایت بالا، جاوید به خاطر اینکه در موقعیتی شکننده و حساس قرار دارد مجبور است به آزارهای جنسی کارفرما تن دهد. همینطور او چون تعریف درستی از ازار جنسی در محیط کار ندارد، در وهلهی اول لمسهای خانم وکیل را پای ازار نمیگذارد، شاید چون کسی از یک زن یا از یک وکیل انتظار اینچنین رفتارهایی را ندارد. اما در این روایت، قربانی بارها با اشکال مختلف آزار جنسی روبهروست. لمس بدن، درخواست مکرر برای رابطه و در پایان اجبار به برقراری رابطهی جنسی. در این روایت قربانی حتی از سوی مدیریت که یکی از وظایف اصلی او، جلوگیری از رخ دادن هرگونه آزار از جمله آزار جنسی است هم تهدید و طرد میشود. همین تهدید و طرد شدن گاهی اوقات قربانی را مجبور به سکوت و تن دادن به آزار تا مدتها بعد می کند. قربانیانی که از حمایت قانونی برخوردار نباشند و یا از مصادیق آزار جنسی آگاه نباشند ممکن است در روابطی این چنینی باقی بمانند چون گزینهی دیگری پیش رویشان متصور نمیشوند.
در این جستار از سری جستارهای آکادمی چراغ ما تلاش کردیم تا با بهرهگیری از چند مثال تصور دقیقتری از آزار جنسی در محیط کار را به مخاطبان ارائه کنیم. البته قابل ذکر است که اشکال آزار جنسی در محیط کار بسیار گستردهتر است و فقط محدود به همین مثالها نیستند. اما این مثالها میتوانند الگوهایی باشند برای تشخیص راحتتر و سریع تر آزار جنسی در محیط کار.
[1] https://www.un.org/womenwatch/osagi/pdf/whatissh.pdf
دوره برای کارمندان و همینطور افرادی که ممکن است در آینده شاغل شوند، طراحی شده است. در این دوره کارمندان با مفهوم آزار جنسی، مصادیق و همینطور طریقه واکنش به آن و حقوق خود آشنا میشوند.