آزارجنسی زنان را از محیط کار حذف می‌کند

گزارشی از آزارجنسی زنان شاغل در شرکت‌های عمرانی

مقاومت روزمره

در این مقاله به حذف زنان از محیط کار و اشتغال در اثر آژارهای جنسی می پردازیم:

بر اساس گزارشی که توسط آکادمی چراغ منتشر شد در محیط‌های کاری که به محیط‌های مردانه موسومند، آزار جنسی بیشتر رخ می‌دهد. در واقع این مجموعه‌ها بستر بیشتری برای وقوع آزار جنسی فراهم می‌کنند؛ محیط‌های عمرانی یکی از این موارد است. این گزارش به روایت‌های آزار جنسی زنان در مشاغل گوناگون مانند مهندسی معماری، عمران و ایمنی می‌پردازد:

پیشنهاد رابطه جنسی در کنار انجام وظایف شغلی، از مصادیق آزار جنسی است که بعضا از طرف کارفرما صورت می‌گیرد. لیلا معمار است و به نظر او زنانی که در محیط‌های کاری موسوم به مردانه مشغول به کار هستند بیشتر در معرض آزار جنسی قرار می‌گیرند. او درباره تجربه خود گفت: «چند سال پیش برای یک پروژه عمرانی بزرگ به مصاحبه دعوت شدم. کارفرما از مصاحبه ابراز رضایت کرد و من غرق در رویابافی برای اشتغال در کار مورد علاقه‌ام بودم؛ با پیام‌های پیمانکار رویای من جای خود را به کابوس داد. او گفت یکی از قوانین پذیرش نیروی مورد اعتماد ایشان همکاری همه جانبه است. در این صورت مبلغی تحت عنوان پاداش به حقوق اضافه خواهد شد. خیلی صریح پاسخ دادم هر نوع ارتباطی به غیر از چهارچوب محیط کاری برایم قابل قبول نیست، پیشنهادش را نپذیرفتم و دنبال کاری گشتم که شرط پذیرش آن مهارتم باشد. من سال‌ها درس خوانده و تلاش کرده‌ام اما محیط‌های ناامن کاری سبب شده بسیاری از زنان معمار در شغل‌های مطلوب‌شان کار نکنند».

در برخی مواقع مطرح کردن تجربه آزاردیده با نزدیکانش سبب محدودیت او می‌شود. دوست‌پسر لیلا برای جلوگیری از مواجهه او با آزار جنسی در محیط کار پیشنهاد شغل در شرکت خودش را مطرح کرد: «وقتی موضوع را به او گفتم برای عدم تکرار تجربیات این چنینی پیشنهاد داد در شرکتش مشغول به کار شوم. اما من به دو دلیل تمایلی به این کار ندارم، اول اینکه زمینه کاری ما مرتبط نیست. همچنین، کار در شرکت او باعث می‌شود احساس کنم کنترل می‌شوم؛ هویت مستقل من به حاشیه رانده شده و خودم را به عنوان زنی می‌ببینم که تنها زیر سایه یک مرد احساس امنیت می‌کند».

بعضی برخوردهای صورت گرفته با آزارگر منجر به نتیجه به نفع آزاردیده می‌شود اما همچنان انگشت اتهام به سوی زنی است که قربانی آزار جنسی است.

الناز مهندس معمار است. او درباره تجربه‌اش از آزار جنسی گفت:«یکی از همکارانم هنگام صحبت با من به سینه‌هایم زل می‌زد و یا به بهانه‌های مختلف سعی می‌کرد با من حرف بزند. هر زمان من و همکار خانم دیگرم مشغول صحبت بودیم تمام حواسش به حرف‌های ما بود و به طور کلی در فضای کاری معذب بودم. موضوع را با همکاران خانم مطرح کردم. او مسئله را به مدیر اطلاع داد و نهایتا میز آن همکار آقا جابجا شد. پس از مدتی رئیس در جلسه‌ای به من گفت خانم فلانی شما خیلی بلند صحبت می‌کنی من حتی صلاح نمی‌دانم اسم یکدیگر را با صدای بلند بگویید. این تذکر مدیر بر مبنای بهانه همکار آزارگرم بود که گفت آن‌ها با بلند صحبت کردن نظر من را جلب می‌کنند. بعد از این موضوع تا مدت‌ها احساس شرم داشتم که مقصر اصلی من بودم».

یکی از باورهای غلطی که در جامعه رواج دارد این است که مرد متاهل نمی‌تواند آزارگر باشد؛ مرد آزارگری که متاهل است در پوشش فردی که در یک رابطه متعهدانه است به زنان نزدیک شده و با آن‌ها رابط صمیمانه‌ای ایجاد می‌کند. شیلا کارشناس برنامه‌ریزی و کنترل پروژه یک شرکت است، به نظر او زندگی به عنوان یک زن مستقل او را بیشتر در معرض آزار جنسی قرار می‌دهد: «اگر در محل کار بفهمند زنی مستقل هستی و تنها زندگی می‌کنی به اشکال مختلف تلاش می‌کنند به تو نزدیک شوند. من در هر شرکتی که کار کردم با این موضوع روبرو بودم؛ مردانی که با تو صمیمی می‌شوند و مسائل جنسی بین خود و همسرشان را تعریف می‌کنند و در نهایت به تو پیشنهاد رابطه جنسی می‌دهند».

آزارگری که در موضع قدرت است از موقعیت خود به عنوان، استاد، مدیر، سرپرست و…. برای آزار جنسی زنان بهره می‌برد. آنان در جایگاه فرادست با پیشنهاد پروژه، کار، ارتقاء شغلی تلاش می‌کنند به زنان نزدیک شده و آنان را مورد آزار قرار دهند. نیاز به درآمد و کار یکی از مواردی است که زنان را وادار به سکوت و تحمل شرایط می‌کند. نسترن به عنوان مهندس ایمنی در پروژه عمرانی مشغول به کار بود. او به پیشنهاد کارفرما در یک کارگاه آموزشی ثبت‌نام کرد. وقتی وارد کلاس شد برخلاف تصورش که یک کلاس گروهی است تنها استاد، خود و کارفرما در کلاس حضور داشتند: «تعجب کردم که چطور یک کلاس ده نفره به دو نفر کاهش یافت. در صندلی پشت کارفرما نشستم؛ او در طول کلاس به بهانه‌های مختلف به عقب برمی‌گشت. فکر کردم که از روی جزوه من یادداشت‌ برداری می‌کند. بعد از یکی دو جلسه یک روز من را به اتاقش دعوت کرد تا با هم صحبت کنیم.

گفت توانایی من خیلی بیشتر از پروژه فعلی است و موقعیت شغلی بالاتری پیشنهاد داد. پیش خودم فکر کردم چقدر مهارت بالایی دارم که میخواهد با این سن و سابقه کم مسئولیت کار بزرگتری را به عهده بگیرم. همینطور که صحبت می‌کردیم بهم نزدیک شد و دستش را روی پهلویم گذاشت. شوکه شده بودم و نمی‌توانستم حرف بزنم. سعی کردم خودم را عقب بکشم. او گفت چرا ساکت شدی، ادامه بده؛ برایت فلان حقوق را در نظر گرفته‌ام. ایستادم و گفتم من در کارگاه کار دارم و اتاق را ترک کردم. نمی‌دانستم چه کار کنم کسی بالاتر از او نبود که شکایت کنم. ذهنم درگیر مشکلات مالی‌ام بود. نگران قسط و بدهی‌هایم بودم، اگر استعفاء بدهم و کار دیگری پیدا نکنم چه اتفاقی برایم می‌افتد؟ چند روز بعد دوباره من را به اتاقش دعوت کرد و ازم پرسید تصمیمم را گرفته‌ام؟ حتی پیشنهاد داد برایم خانه‌ای نزدیک پروژه جدید اجاره می‌کند و خودش نیز همخانه‌ام می‌شود؛ با گریه اتاق را ترک کردم. از همان ماه پاداش ماهیانه‌ام کم شد و حقوقم به حداقل رسید. احساس ناامنی می‌کردم و عرصه هر روز بر من تنگ‌تر می‌شد؛ درنهایت استعفاء دادم».

آزار جنسی گاها در مجموعه‌هایی رخ می‌دهد که فرد به واسطه شغل خود به آنجا مراجعه می‌کند. سارا مهندس عمران است؛ برای پیگیری پرونده‌ای به سازمان نظام مهندسی می‌رود. به علت کرونا ساعت کاری کارمندان کاهش پیدا کرده و به جز معاون کسی آنجا حضور نداشت. از معاون در مورد پرونده‌ها پرسید. او در اتاقی را باز کرد و گفت خودش پرونده را پیدا کند. سارا به اتاق رفت و معاون بعد از او وارد اتاق شد و ابتدا از ظاهرش تعریف کرد؛ سپس به او نزدیک شد، دستش را در دستانش گرفت و بوسید. سارا شوکه شده بود و دنبال راهی برای فرار بود. وقتی که معاون خواست بغلش کند به او گفت عقب برود و سریع از اتاق بیرون رفت. از آنجا بیرون آمد و سپس با سازمان کل نظام مهندسی تماس گرفت و موضوع را شرح داد: «با خانمی از اعضای هیئت مدیره صحبت کردم. اولین واکنشش این بود که اسم فرد را پرسید؛ من نگفتم چون می‌دانستم اداره دوربین دارد و خودشان به راحتی می‌توانند پیگیری کنند. ظاهرا با او برخورد خاصی نکردند اما متوجه شدم کارمندها طبق برنامه سر کار می‌آیند و دیگر محیط آنجا در ساعات کاری خلوت نیست».

نکوهش قربانی یکی از واکنش‌های غلطی است که از سمت اطرافیان و بعضا روانشناسان رخ می‌دهد. سارا موضوع را با دوست‌پسر خود مطرح کرد: «وقتی ماجرا را برای او تعریف کردم اول دلداری‌ام داد اما بعد از مدتی طوری صحبت می‌کرد انگار من مقصر بودم. می‌گفت چرا عکس‌العمل شدیدی نشان ندادم و باعث شدم او تلاش کند در آغوشم بگیرد. موضوع آزار مزید بر علت شد تا بدترین دوران افسردگی عمرم را سپری کنم. تصمیم گرفتم مسئله را با یک روانشناس مطرح کنم. صحبت‌های اولیه را انجام دادیم؛ ایشان معتقد بود باید بر آن بخش از شخصیت من تمرکز کنیم که سبب این اتفاق شد. احساس کردم من را مقصر می‌داند که سبب شد جلسات درمان را ادامه ندهم. من با خواندن روایت‌های زنان دیگر در فضای مجازی متوجه شدم من هیچ تقصیری در این اتفاق ندارم؛ از سرزنش خودم دست کشیدم و سبب شد احساس بهتری پیدا کنم».

در بعضی موارد وقتی آزارگر با واکنش آزاردیده روبرو می‌شود عنوان می‌کند شوخی کرده تا از مسئولیت خود شانه خالی کند. مینو مهندس عمران است و مدیریت پروژه بزرگی را به عهده داشت. سرمایه‌گذار که مردی میانسال بود به بهانه‌های گوناگون خود را به او نزدیک می‌کرد. مینو درباره تجربه‌اش گفت:«یک روز وقتی در آبدارخانه تنها بودم از پشت شانه‌هایم را لمس کرد. من اعتراض کردم و او گفت شوخی می‌کند؛ من از آنجا خارج شدم. اگرچه موضوع به همان روز ختم نشد. در جلسات دستش را روی زانویم می‌زد و من با چشم غره پس می‎‌زدم. آزارها ادامه داشت و اصلا توجهی به اعتراضات من نمی‌کرد. از آنجایی که ایشان رئیس من بود جایی برای شکایت وجود نداشت؛ من هم تلاش می‌کردم در موقعیتی قرار نگیرم که با او تنها باشم و فاصله‌ام را حفظ می‌کردم. یک روز از من خواست برای کاری به سوله برویم. در آنجا به من نزدیک شد و گفت اجازه دارم ببوسمت. خیلی ترسیدم، دستش را پس زدم و از او فاصله گرفتم و گفتم نمی‌خواهم، عصبانی شد و با حالت قهر آنجا را ترک کرد. ادامه آن شرایط برایم غیرممکن بود و با آنکه موقعیت شغلی خوبی بود استعفای خود را نوشتم و آنجا را ترک کردم».

ظاهر موجه آزارگر در محیط کاری سبب می‌شود آزاردیده نتواند موضوع را با دیگران مطرح کند، زیرا نگران است مورد اتهام قرار گیرد. حمیده مهندس معمار است؛ یکی از همکارانش که از نظر همه فرد مومن و موجهی بود به بهانه‌‎های مختلف بدن او را لمس می‌کرد: «در کار همیشه نگران بودم با او تنها باشم؛ کارم را زودتر تمام می‌کردم تا قبل از او مجموعه را ترک کنم. به روش‌های گوناگون سعی می‌کرد بدنم را لمس کند. یک بار از پشت بند سوتینم را فشار داد یا وقتی می‌خواست موس را از من بگیرد دستم را لمس می‌کرد. آخرین بار ناگهان دستش را وسط پاهایم گذاشت. همان لحظه بلند شدم، کامپیوتر را خاموش کردم و از شرکت خارج شدم؛ هفته بعد استعفا دادم».

آزار جنسی تنها در محیط‌های کاری ایران اتفاق نمی‌افتد. مهسا مهندس معمار است و در شرکتی در ترکیه کار می‌کرد. به نظر او فارغ‌التحصیلان معماری به علت احساس ناامنی در کار ساختمانی حضور در دفاتر طراحی و محاسباتی را ترجیح می‌دهند. چند سال پیش که او ناظر یک پروژه ساختمانی بود، از کارگری خواست تا کارش را دوباره و بهتر انجام دهد. این موضوع سبب شد او به تجاوز تهدید شود و بعد از آن دیگر کار نظارت انجام ندهد. مهسا پس از آن در شرکت دیگری مشغول به کار شد. رئیس شرکت نگاه‌های آزاردهنده‌ای داشت و همواره راجع به ظاهر کارمندان اظهار نظر می‌کرد. مهسا از تجربه خود گفت: «یک بار نقشه پروژه بزرگی را روی میز پهن کرده بودم و مجبور بودم برای کار روی آن مدام خم و راست شوم. آن روز پیراهن پوشیده بودم؛ مدیرم به اتاقی در پشت سرم رفت و تا آخر کارم از آنجا خارج نشد؛ نگاه‌های خیره‌اش بسیار آزاردهنده بود. تکرار موارد این چنینی سبب شد پس از شش ماه کارم را ترک کنم».

برای آگاهی بیشتر در مورد انواع آزارجنسی و چگونگی برخورد با آن در دوره آموزشی ویژه کارمندان شرکت کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *