در این مطلب به مصادیق آزار و اذیت زنان در محیط کار میپردازیم:
یکی از موقعیتهای رایج اما پرمخاطره این است که زن و مردی در محل کار با هم آشنا میشوند. پس از مدتی از هم خوششان میآید، با هم قرار میگذارند و وارد رابطه عاطفی و جنسی میشوند. آنها مدتی را با هم میگذرانند و بعد به دلایل مختلف متوجه میشوند که دیگر نمیخواهند رابطهشان را ادامه بدهند. سپس از یکدیگر جدا میشوند. هر چند در این شرایط رابطه خصوصی آنها پایان یافته؛ اما همچنان در محلکار با هم در ارتباطند و مناسبات حرفهایشان ادامه دارد.
در حالت درست و طبیعی زن و مرد تلاش میکنند تا بدون مداخله روابط خصوصیشان در روابط کاری، در کنار یکدیگر به همکاریشان ادامه دهند. آنان در ضمن تلاش میکنند تا رفتاری محترمانه و مسالمتآمیز داشته باشند و فضای محیط کار را برای یکدیگر امن و آرام نگه دارند. انتظار میرود افراد به چنان رشد شخصیتی و بلوغ فکری رسیده باشند که بتوانند احساسات و عواطف و امیال خود را کنترل و مدیریت کنند. آنان باید بتوانند مرز میان خانه و محل کار و تفکیک مسائل شخصی و شغلی را نگه دارند. افراد بالغ اجازه نمیدهند که مشکلات و اختلافات شخصی بر روابطشان بهعنوان همکار تأثیر بگذارد و به تنش و منازعه در محیط کار منجر شود.
پایان رابطه در محیط کار
در بعضی از موارد، پایان رابطه شخصی زن با مردی در محل کار میتواند آغاز آزارها، اضطرابها و هراسها برای او باشد. مخصوصاً اگر زن تمامکننده رابطه و خواهان جدایی باشد، بروز سویههای تلافیجویانه و انتقامگیرانه در رفتار مرد احتمال بیشتری پیدا میکند. چرا که اساساً مردها برای پاسخ منفی شنیدن و رد شدن آموزش ندیدهاند و خواسته نشدن از سوی زن را اهانت به غرور و مردانگی خود میدانند.
این مردان معمولاً در مواجهه با پایان یک رابطه از سوی زن دچار خشم، رنجش و حقارت میشوند. آنان به جای اینکه با عقلانیت، منطق، احترام و دوستی با ماجرای عاطفی تمامشده برخورد کنند و به خود و دیگری فرصت دهند که این دوره جدایی را در آرامش پشت سر بگذارند، با ابراز خشونت نسبت به پارتنر سابق خود دست به اعاده حیثیت و اثبات مردانگی خود میزنند.
آنان قادر نیستند فضای خصوصی و شغلی را تفکیک کرده و حساب روابط عاطفی و جنسی را از روابط کاری و حرفهای جدا کنند. در چنین موقعیتی مرد به شکلهای مختلف فضای امن پیرامون زن در محیط کار را از بین میبرد. او را تحت فشار روحی میگذارد، شغل زن را به مخاطره میاندازد و اقدام به رفتارهایی میکند که میتواند مصادیقی از آزار و تعرض در محیط کار به حساب بیاید.
تلاش برای بازگشت به رابطه بدون در نظر گرفتن رضایت
گاهی در ابتدا مرد تلاش میکند تا زن را به ادامه رابطه راضی کند و او را برای بازگشت نزد خود مجبور بسازد. او با اصرار و پافشاری زیاد بر علاقهاش، آرامش و امنیت زن را سلب میکند و نزدیکی و صمیمیتی غیرمتعارف در روابط شغلی نشان میدهد. مرد برای اینکه نشان دهد زن هنوز در تعلق اوست، بدون رضایت و اجازه زن به بدنش دست میزند و او را لمس میکند.
علاوه بر این مرد در حضور دیگران حرفهای عاشقانه میزند و یا احساسات سابق زن نسبت به خودش را یادآوری میکند. او مدام مزاحم زن میشود، وقتش را میگیرد و درباره گذشته و خاطراتشان صحبت میکند. گاهی به زور زن را در شرایطی قرار دهد که با او کار مشترکی را انجام داده و در ارتباط زیاد با او باشد. گاهی هم مرد با همکاران درباره رابطهشان درددل و گلایه میکند و آنها را به واسطهای برای رساندن پیغامهایش به زن بدل میسازد.
مرد مسئله خصوصیشان را سر زبانها میاندازد و زن را در معرض قضاوت دیگران قرار میدهد. او با این کار زمینه شرمساری و خجالت زن را به خاطر ترک مرد به وجود میآورد. مرد از خود چهره مثبت و سمپاتیک و از زن تصویر منفی و دافعهبرانگیزی میسازد و زن را باعث بروز مشکلات در رابطهشان جلوه میدهد. چنین مردی نسبت به زن احساس مالکیت نشان میدهد و در کارها و تصمیمگیریها و انتخابهایش دخالت میکند.
مرد روابط زن با همکاران مرد دیگر را کنترل میکند و در مواجهه با روابط عاطفی و جنسی تازه زن، شکاکیت و حسادت نشان میدهد. اگر مرد در جایگاه برتر باشد یا امکان اعمال نظر بر مدیران را داشته باشد، با وعده مزایای شغلی مثل افزایش دستمزد یا مرخصی در جهت تطمیع زن قدم برمیدارد و دست به هر کاری میزند تا زن را به ادامه رابطه وادار کند.
ایجاد فضای خصمانه
گاهی نیز وقتی مرد با بیاعتنایی و مخالفت زن مواجه میشود و تلاشهایش را بیهوده میبیند، به رفتارهای خصمانه و خشونتآمیز و آزارنده روی میآورد. در جمعها یا دورهمیها با طعنه و کنایه به گذشتهشان اشاره میکند و خاطراتی را بازگو میکند و درباره مسائل جنسی در خلوتشان شوخی میکند. مرد نقاط ضعف و نواقص و عیبهای زن را که در روابط خصوصیشان شناخته، تمسخر و تحقیر میکند. او رازهایی را که زن در اعتماد به او در میان گذاشته است، برملا و افشا میکند. گاهی هم جلوی دیگران بر زن منت می گذارد که با او وارد رابطه شده و زن لیافت او را نداشته است،
چنین مردی درددل و شکایات زن درباره مدیر و همکاران را علیهش به کار میبرد و دیگران را نسبت به او بدبین و بیاعتماد میکند. او فضایی منفی پیرامون زن میسازد و درباره او و روابط جنسیاش شایعهسازی میکند. ممکن است اتهام بیبندوباری به او بزند و تهدید به انتشار عکسها و فیلمهایی که از او در اختیار دارد، کند. او پیامها و ایمیلهای ردوبدل شده میانشان را با دیگران بازگو کرده و از او به خاطر اطلاعاتی که در دسترس دارد، باج میگیرد.
این مرد اگر قدرت بیشتری از زن داشته و از موقعیت شغلی بالاتری برخوردار باشد، جایگاه زن را تضعیف میکند. حتی ممکن است دیگران را برای طرد زن و عدم همکاری با او تحریک کند. او در کل فضای ناامنی ایجاد میکند که ادامه کار زن در محیط شغلیاش دشوار یا ناممکن میشود. گاهی چنان شخصیت زن از سوی مرد تخریب میشود که اعتماد به نفسش را برای کار از دست میدهد و روابطش با دیگرن مختل میشود. بنابراین زن بهناچار از شغلش دست میکشد و محل کارش را ترک میکند.
پایان رابطه و امنیت شغلی
مزاحمتها و آزارهای پس از پایان رابطه میتواند میان هر زن و مردی رخ دهد. اما اهمیت آزار و اذیت زنان در محل کار در این است که نه فقط آرامش روانی او را مخدوش میکند، بلکه امنیت شغلیاش را نیز به خطر میاندازد. زن علاوه بر تنشهای عاطفی ناشی از جدایی، با فشارهای اجتماعی ناشی از اخلال در کارش نیز مواجه میشود. برای جلوگیری از آزار، سوءاستفاده و مزاحمت ناشی از روابط خصوصی در محل کار، بیش از هر چیزی به قوانینی برای تأمین امنیت و آرامش افراد در محیطهای شغلی نیاز است.
در واقع بایدرفتارهای آزارنده و تعرضآمیز که رایج و عادی به نظرمیرسد، جرمنگاری شود و مصادیق آن با میزان مجازات تعیین گردد. افراد بدانند که در صورت اعمال به آزار و خشونت در محیط کار با عواقب آن روبرو میشوند، میزان احتمال وقوع آن کاهش مییابد. با اینکه برخورد با آزار شغلی در قوانین مورد توجه قرار نگرفته؛ اما مدیران و کارفرماها میتوانند با تنظیم آییننامههای داخلی، در راستای جلوگیری از بروز آزار در محیط کار قدم برداشته و فضای امنی را ایجاد کنند.
نقش مدیران در برقراری امنیت شغلی
مدیران میتوانند با تأکید بر تفکیک مسائل خصوصی از روابط کاری و توجه به رعایت حریم شخصی افراد، از بروز تبعات و عواقب روابط بههمخورده همکاران جلوگیری کنند. آنان میتوانند در صورت تخلف، با فردی که اصول را رعایت نکرده، برخورد جدی و بازدارنده داشته باشند. نه اینکه خود مدیران و روسا از موقعیت فرادستشان برای تحمیل رابطه خصوصی به زنان سوءاستفاده کنند و فضای ناامن و نابرابری را به وجود آورند که هر مردی به خود اجازه دهد از روابط خصوصیاش با زن همکار خود برای سلطه بر او در محل کار بهرهبرداری کند.
آگاهی برای کاهش آزارهای شغلی
در کنار جنبههای بازدارنده قانونی، فرهنگسازی، آگاهیبخشی، آموزش و اطلاعرسانی نیز میتواند به کاهش آزارهای شغلی کمک کند. در بسیاری از مواقع کسانی که دست به اعمال خشونت علیه دیگری در محیط کار میزنند، نسبت به ماهیت خشن و سرکوبگرانه خود شناخت ندارند و یا نمیدانند رفتار درست نسبت به همکارشان چیست. همچنین کسانی که مورد ظلم و آزار نیز قرار میگیرند، از حقوق خود آگاهی ندارند و نمیتوانند از خویش دفاع کنند و جلوی بروز یا تداوم مزاحمت، تعرض و خشونت را بگیرند.
اگر مردان و زنان بدانند که هر دو برای رشد و پیشرفت شغلی و حرفهای خود به فضای آرام، امن، سالم و متعادل نیاز دارند و به این درک برسند که هر نوع تنش و آزاری میتواند موفقیتشان را به خطر بیندازد و متوجه شوند که پیشرفت حرفهایشان در گروی رعایت حقوق انسانی دیگران است، بیشتر مراقب برخوردها و روابطشان خواهند بود. از طرفی آنان دیگر بدون در نظر گرفتن همه جوانب، وارد روابط خصوصی نخواهند شد. ضمن اینکه با به هم خوردن رابطهشان، شأن و شخصیت و موقعیت خود و دیگری را در نظر میگیرند. همچنین اجازه نمیدهند که مشکلات شخصیشان روی کارشان سایه بیندازد و فضای کار را متشنج نمیکنند.
محافظت از حریم خصوصی
با توجه به کمبودها و خلأها در زمینه قانونی و آموزشی، پیشنهاد میشود که زنان با اتکا به خود در راستای محافظت از حریم خصوصی و موقعیت شغلیشان به نکاتی توجه کنند. شرکت در کارگاههای آموزشی، مطالعه مقالات تخصصی و مشورت با کارشناسان و مشاوران به کسب آگاهی زنان از حقوق و جایگاهشان در روابط پیرامون شغلشان کمک میکند. دقت و توجه در انتخاب محل کار، کسب اطمینان از تعهد و پایبندی کارفرمایان به عدم تبعیض شغلی و گفتوگو پیرامون توجه به آزار شغلی در هنگام استخدام نیز امکان بروز مشکلات در طول کار را کاهش میدهد.
پرهیز از انتخابهای شتابزده و بدون شناخت برای برقراری روابط خصوصی با همکار مرد و تفکیک مسائل شخصی و شغلی از یکدیگر هم مانع آزار در محیط کار میشود. هرچند هر رابطهای بر پایه علاقه، اعتماد و صداقت شکل میگیرد؛ اما بهتر است زنان در روابط عاطفی و جنسی که با همکار خود در محیط کار برقرار میکنند، احتیاط بیشتری را در پیش بگیرند. بهتر است زنان تا قبل از اینکه اطمینان کافی پیدا نکردند، اطلاعات شخصی، عکس و فیلم و رازهای خود را در اختیار پارتنر/همکارشان قرار ندهند. همچنین خوب است که زنان تا جایی که میتوانند امکان سوءاستفاده احتمالی از رابطه شخصیشان در محل کار را کاهش دهند.
زنان سزاوار آرامش و امنیت شغلیاند
در ضمن اگر زنان با همه این ملاحظات در طول رابطه یا بعد از اتمامش در معرض آزار، تهدید و خشونت قرار گرفتند، دچار حس اضطراب، هراس، گناه نشوند و خود را سرزنش نکنند. اینکه آنها به همکار خود علاقهمند شده یا رابطه جنسی داشتند، هیچ گناه و جرمی را متوجهشان نمیکند و اگر پارتنر/همکار مرد رفتار غیراخلاقی و غیرحرفهای از خود نشان میدهد، آنها مقصر به حساب نمیآیند.
در چنین شرایطی بهتر است زنان از مشاوران در زمینه روانی و حقوقی کمک بگیرند. این کار به آنان کمک میکند تا هم بتوانند آرامش خود را حفظ کنند و هم راه مواجهه درست برای حل مشکل را بیابند. مهمترین نکته این است که زنان بدانند برقراری رابطه عاطفی و جنسی با همکار خود هیچ نوع مجوزی برای سوءاستفاده و سلطهگری و اعمال خشونت به او نمیدهد و آنها سزاوار و مستحق این هستند که در محیط کارشان در آرامش و امنیت کامل به شغلشان ادامه بدهند.
برای آگاهی از ترفندهای حفاظت زنان از خود در محیط کار می توانید در دوره مبارزه با انواع آزار جنسی (ویژه کارمندان) شرکت نمایید.
با سلام . شما گفتید بعد از پایان اما گاها اصلا رابطه ای وجود نداشته بلکه اطلاعاتی که بدست میارند یا کذب هست و یا خانمها برای داشتن حمایت اون آقا یا مصون بودن در برابر آزارها در اختیار مردها قرار میدهند در حقیقت همجنس خود را میفروشند و عامل بردن زیر سوال آبرو و هیئت آن زن یا دختر شده و تهمتها و افتراها از این طریق نشر یابد . خدالعنت کند آن زنها که به خاطر پول و حمایت و یا آزار ندیدن با عث به ناحق ریخته شدن آبروی دیگران میشوند و خدا و تمام خلایق آن مردها که برای هوس رانی و حفظ موقعیت خود و یا بدست آوردن موقعیت به آبرو و پاکی دیگران لطمه میزنند. اگر زنی با فریب و اکراه و به زور همسر کسی شود خصوصا در این زمانه فرقی با ازدواج نامشروع بعید هست داشته باشد چون آن مرد حکم متجاوز را برای زن خواهد داشت . اوف و هزاران لعنت خدا بر این افراد باد .آن زن بدبخت باشد بهتر از بودن چنین شخصی است .خدا قسمت هیچ مومن و پاکدامنی و آبروداری نکند .