گزارشی از آزار جنسی در سینما
در این مقاله ما به مطلب آزارگران ماندند و ما حذف شدیم می پردازیم، در فروردین ۱۴۰۱ بیش از ۸۰۰ زن که در عرصه تئاتر و سینما فعالیت میکنند با انتشار بیانیهای به «خشونت، آزار و باجگیری جنسی» در محیط کار اعتراض کردند. آنها در این بیانیه خواستار «عواقب قانونی جدی» برای خشونتگران شدند.
در بخشی از این بیانیه آمده: «در ماههای گذشته زنان در بستری که با همت خود در طی جنبشی علیه خشونت جنسی فراهم کردند، روایتهایی حاکی از آزارگری و اعمال قدرت بر زنان در محیط سینما را منتشر کردهاند. گزارشاتی که نشان میدهد هر فرد صاحب قدرت و شهرت در ساز و کار سینمای ایران از موقعیت خود برای قلدری، تهدید، توهین، تحقیر و تعرض به زنان بهرهبرداری میکند بیآنکه نهادهای قانونی، اصناف خانه سینما، سینماگران و منتقدان آنها را وادار به پاسخگویی و پذیرش مسئولیت کارشان کنند».
آنان در ادامه با تاکید بر همبستگی خود در برابر خشونت، آزار و باجگیری جنسی گفتند: «ما زنان دست اندرکار سینما اینجا کنار هم جمع شدهایم تا به مدد این همبستگی اعلام کنیم؛ هرگونه خشونت، آزار و باجگیری جنسی در محیط کار از نظر ما محکوم است و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین هستیم. همچنین این نابرابری جنسیتی موجود در سینمای ایران وعدم وجود نظارتی که عرصه را برای زیادهخواهی و دستدرازی افراد در جایگاه قدرت گشوده است، محکوم میکنیم».
با توجه به سلسله گزارشهایی که درباره تجربه آزار جنسی افراد در گروههای شغلی مختلف توسط آکادمی چراغ منتشر میشود؛ این گزارش به تجربه آزار جنسی برخی افراد فعال در عرصه سینما و تئاتر میپردازد.
فکر کردم به من علاقه داری
هنگامی که فردی در محیط کار مورد آزار جنسی قرار میگیرد عدم واکنش دیگران که مانند او تجربه آزار داشته میتواند بر تصمیم او برای اعتراض تاثیر بگذارد.
در حقیقت سکوت مقابل آزار جنسی مانند اعتراض قدرت فراگیری دارد. مارال کارگردان و بازیگر تئاتر است. او هنگامی که فعالیت هنری را آغاز کرد، زنی جوان بود و در جامعهای که آموزشی در زمینه آزار جنسی وجود ندارد به تبعیت از سایر همکارانش ترجیح داد به جای اعتراض، سکوت کند. او درباره تجربه خود گفت: «۱۸ساله بودم که اولین کار حرفهایام را در تئاتر آغاز کردم. وارد گروهی شدم که کارگردانش مردی پرخاشگر و متعصب بود که حتی راجع به طرز لباس پوشیدنم نظر میداد و من را مجبور کرد با مقنعه و مانتوی بلند به صحنه تمرین بروم. او همواره دخترهای گروه را بدون رضایتشان بغل میکرد و ماجرا را به گونهای طبیعی جلوه میداد که به خودت اجازه اعتراض نمیدادی. من نیز که آموزشی ندیده بودم و نمیدانستم این رفتارها از مصادیق آزار هستند، سکوت کردم. سه سال بعد در کار با گروه دیگری این اتفاق دوباره تکرار شد. ما در پلاتو شخصی کارگردان که یک خانه خالی بود، تمرین میکردیم.
در این پروژه زنان مورد آزار کلامی قرار گرفتند اما کسی اعتراض نکرد و آزارگران با گفتن «شوخی میکنیم» این رفتارشان را توجیه کرده و ادامه دادند. من هم به تبعیت از بقیه به متلکهای کارگردان اعتراض نکردم. متاسفانه این مسائل را هرگز با خانوادهام مطرح نمیکنم زیرا آنها مخالف این هستند که در عرصه هنر فعال باشم و نمیخواهم مانعم شوند».
برخی آزارها با توجیه «فکر میکردم به من علاقه داری» رخ میدهد. در واقع فرد آزارگر با این پیشفرض که آزاردیده دوستش دارد، سعی میکند بدون رضایت او را ببوسد و یا بدنش را لمس کند. مارال از تجربه خود در این مورد گفت: «اواخر سال ۹۳ تئاتری را با دو بازیگر زن و یک بازیگر مرد کارگردانی کردم. یکبار زمان استراحت بازیگر مرد سعی کرد من را ببوسد؛ به او اجازه ندادم. دیگر مارال قبلی نبودم که واکنشی نشان ندهم. ۳۰ سالم بود و تجربیات بسیاری را پشت سر گذاشته بودم. به او گفتم مگر رابطه عاطفی بین ما است؟ ما فقط همکار هستیم. او گفت من فکر میکردم تو به من علاقه داری. پاسخ دادم مگر کسی که به دیگری علاقه دارد باید به زور او را ببوسد؟ تا حدی ماجرا را با گفتوگو حل کردیم اما رابطه من و آن بازیگر دیگر مانند قبل نشد».
تو مانند دخترم هستی
برخی آزارگران با نادیده گرفتن مرز بین رابطه دوستی و عاشقانه، سبب آزار افراد میشوند.
شیما میخواست با همکارش یک رابطه دوستی معمولی را ادامه دهد اما او پس از شنیدن پاسخ «نه» به پیشنهاد ارتباط عاشقانه، به جای پذیرش جواب منفی آزار جنسی علیه شیما را آغاز کرد. او از تجربه خود گفت: «از ۱۵ سالگی در یک موسسه بازیگری مشغول به کار شدم. محیط آنجا بسیار صمیمی بود. یکی از همکارانم که خیلی رابطه خوبی داشتیم به من پیشنهاد دوستی داد اما به دلایلی مخالف رابطهای بیش از همکاری با او بودم. او همچنان پافشاری میکرد. هنگام تمرینها فاصلهاش بیش از حد به من نزدیک میشد. بدون اجازه بغلم میکرد. چند مرتبه بخاطر اصرارهایش با هم دعوا کردیم. یک روز گفت زودتر به موسسه بروم تا با یکدیگر صحبت کنیم. وقتی به آنجا رفتم باز هم به من نزدیک شد، بغلم کرد و من را بوسید. مقاومت کردم اما او توجهی نکرد تا اینکه گریهام گرفت و او ادامه نداد. من موضوع را با مدیر موسسه مطرح نکردم زیرا یکی از استادهای آنجا که به چند زن تجاوز کرده و از آنها فیلم گرفته بود، تنها یکسال از کار منع شد. بنابراین مطرح کردن موضوع بیفایده بود».
برخی از آزارگران تلاش میکنند با جلب اعتماد افراد به آنها نزدیک شوند. یکی از این شگردها این است که نقش فردی حامی را بازی کنند. شیما باور داشت که همکارش او را مانند فرزند خودش دوست دارد اما اینگونه نبود. او درباره تجربه خود گفت: «یک روز منتظر تاکسی بودم که مسئول روابط عمومی گروه را دیدم. او گفت به سالن تمرین میرود و من نیز میتوانم همراهش بروم. از آن روز به بعد توجهاش به من شروع شد و میگفت تو مانند دخترم هستی. همواره از من تعریف میکرد. چون مسیرمان یکی بود گاهی دنبالم میآمد و تا سالن تمرین با یکدیگر میرفتیم. چهارشنبهسوری سال ۹۵ بود که به یک مهمانی خارج از شهر دعوتم کرد. اولین بار بود که به یک مهمانی دعوت میشدم و با خوشحالی پذیرفتم. با یکدیگر به مهمانی رفتیم. در آن زمان ۱۷ساله بودم و اجازه نداشتم تا دیر وقت بیرون از خانه باشم. ما زودتر از بقیه از مهمانی خارج شدیم تا من را به خانه برساند. خیلی مست بود و در مسیر مدام میگفت من را ببوس، دستش را روی پایم کشید. من مقاومت کردم و گفتم مگر نمیگفتی مانند دخترت هستم اما ناگهان به من سیلی زد. شروع به گریه کردم ولی بیتوجه تا خانه دستم را از دستش رها نکرد. موضوع را به هیچکس نگفتم چون همراهش به مهمانی رفته بودم، میدانستم خانوادهام حمایتم نمیکنند».
عدم آموزش درباره آزار جنسی سبب میشود آزاردیده خود را مقصر پندارد و اطرافیانش به جای حمایت به سرزنش او بپردازند. شیما موضوع آزار جنسی را با پاتنر خود مطرح کرد: «وقتی به پارتنرم گفتم اول من را مقصر دانست. خودم نیز اطلاعات چندانی نداشتم و در هر دو موردی که برایم رخ داد، خود را مقصر دانستم اما کمکم با مطالعه متوجه شدم که مورد آزار جنسی قرار گرفتم. به جلسات مشاوره رفتم و برای پارتنرم موضوع را بیشتر شرح دادم. او نیز بخاطر اینکه در ابتدا نتوانست درکم کند، عذرخواهی کرد. حال روحیام کمکم بهتر شد تا اینکه موضوع آزار جنسی در سینما مطرح شد؛ از وقتی متوجه شدم زنهای زیادی تجربه من را دارند بسیار احساس خشم میکنم. خیلیها مانند من از گروههای تئاتر حذف شدند اما آزارگران همچنان به کار خود ادامه میدهند»
لذت جنسی را با ما تجربه کن
در جامعهای که آزاردیده از حمایت قانونی برخوردار نیست، آزارگر علاوه بر اینکه با عواقب کارش مواجه نمیشود، با استفاده از قدرت خود آزاردیده را از پروژههای کاری حذف میکند. سیمین از تجربهاش در این مورد گفت: «در دوره کاری خود بارها توسط تهیهکننده، کارگردان، عوامل صحنه و… مورد آزار جنسی قرار گرفتم.
البته از خودم دفاع کردم و اجازه ندادم تعرض ادامه یابد و یا از یک سطحی فراتر رود. اما متاسفانه از پروژهها حذف شدم و به کارهای دیگر دعوت نشدم. به عنوان نمونه در یکی از پروژهها مورد آزار جنسی یکی از تصویربرداران قرار گرفتم. من در آن کار، دستیار کارگردان بودم. وقتی موضوع را با تهیهکننده مطرح کردم علاوه بر اینکه هیچ حمایتی نشدم در پروژههای بعدی دعوتم نکردند». بر اساس گزارش آکادمی چراغ یکی از انواع سوءاستفادههای دیگر از زنان در سینما، به کار بردن حرفهای جنسی در مکالمات شغلی است. عدهای از مردان سینماگر به بهانههای مختلف درباره مسائل و روابط جنسی با زنان سر صحنه سخن میگویند و زنان را نیز وادار به حرف زدن درباره آن میکنند.
همچنین با توجه به اینکه این تصور کلیشهای وجود دارد که زنان تنها در صورت ازدواج میتوانند رابطه جنسی را تجربه کنند، تجرد یک زن زمینه شوخیهای جنسی را فراهم میکند. سیمین از تجربه همکار خود در این مورد گفت: «یکی از همکارانم، دستیار لباس، چهلساله و مجرد بود. او همواره از آزار جنسی شکایت میکرد. یک روز از شدت ناراحتی گریه کرد. به او گفته بودند حالا که کسی با تو ازدواج نمیکند، حداقل با ما بخواب تا لذت جنسی را تجربه کنی. عدم امنیت شغلی سبب میشود زنان به آزار جنسی اعتراض نکنند زیرا تهیهکنندهها قرارداد نمیبندند. اگر هم قراردادی تنظیم شود با توجه بهعدم حمایت سیستم قضایی کشور نمیتوان به پیگیری امیدوار بود».
در این حرفه این مسائل پیش میآید
برخی از اطرافیان آزاردیده به جای حمایت از او، تلاش میکنند موضوع را عادی جلوه دهند.
تکرار آزار جنسی در محیط کاری سبب شده به جای تشویق به اعتراض، آزاردیده را به پذیرش این وضعیت دعوت کنند. دینا از تجربه خود در این مورد گفت: «من در حوزه سینما و تئاتر مشغول به فعالیت هستم. در خانواده هرگز به واسطه جنسیت منع نشدم و این موضوع سبب شد برای موقعیتی که میخواهم بسیار تلاش کنم. ۲۳ساله و دانشجوی تئاتر بودم که وارد یک گروه تئاتر شدم. من در آن گروه دستیار کارگردان بودم. کارگردان همواره سعی میکرد در موقعیت فیزیکی نزدیک به من قرار گیرد و گفتوگو کند. این پروژه جزو اولین کارهای من بود و بسیار هیجان زده بودم بنابراین با خرسندی پاسخ سوالهایش را میدادم. او از کارگردانان مطرح آن دوره بود. در موقعیتهای مختلف کاری از ظاهر من تعریف میکرد. تا اینکه یک شب پیش از شروع اجرا وقتی در حال عبور از اتاق گریم بودم ناگهان من را از پشت بغل کرد. بین ما درگیری فیزیکی رخ داد و من با زانو به او ضربه زدم تا رهایم کرد. من از سالن اجرا بیرون آمده و به خانه دوستم رفتم. بسیار ترسیده و مستاصل بودم. بعدتر موضوع را با یکی از استادانم مطرح کرده تا برای شکایت با او مشورت کنم. اما او گفت در این حرفه از این دست مسائل پیش میآید. پس از آن اتفاق، آزارگر بر علیه من حرفهایی زد و تلاش کرد دیگران را از اطرافم دور کند. البته نتوانست مانع کار کردن من شود، اما قلبا تاثیر منفی بر من گذاشت».
تلاش میکنم کمتر با او روبرو شوم
در برخی مواقع آزارگر با تکیه بر روابط دوستانه به افراد نزدیک شده و آنان را مورد آزار قرار میدهد.
مستانه بیش از شش سال است که به عنوان بازیگر در عرصه تئاتر فعالیت میکند. او به واسطه شغلش با زوجهای هنرمند بسیاری دوست است. در خلال دوستی با یکی از این زوجها بارها مورد آزار جنسی مرد خانواده قرار گرفت. مستانه از تجربه خود گفت: «ما آنقدر به یکدیگر نزدیک بودیم که آنها کودکشان را برای نگهداری به خانه من میآوردند. رابطه من با آنها ابتدا از دوستی با زن خانواده شروع شد و کمکم با همسرش نیز آشنا شدم. مرد همواره در دورهمیهای دوستانه دور از چشم همسرش من را در موقعیت ناخوشایندی قرار داده و به من پیشنهاد رابطه جنسی میدهد. شرایط بسیار سختی برایم است، زیرا نه میخواهم دوستی با زن را از دست بدهم نه میتوانم حقیقت را به او بگویم. در نهایت، من همه پروژههایی را که این مرد در آن فعالیت دارد، رد میکنم. همچنین ارتباط خانوادگی را به ارتباط خودم و آن زن کاهش دادم تا کمتر با او روبرو شوم».
نویسنده: مقاومت روزمره
دوره مبارزه با انواع آزار جنسی (ویژه کارمندان) برای کارمندان و همینطور افرادی که ممکن است در آینده شاغل شوند، طراحی شده است. در این دوره کارمندان با مفهوم آزار جنسی، مصادیق و همینطور طریقه واکنش به آن و حقوق خود آشنا میشوند.