من مسئول نگهداری پدر و مادرم هستم اما پولهایشان را برادرم خرج میکند
تبعیض جنسیتی در تقسیم ارث موضوعی است که همواره مورد اعتراض فعالان حقوق زنان بوده است.
بر اساس قوانین ایران، مردان به این علت که مسئولیت اقتصادی بیشتری در خانواده دارند، سهم دو برابری نسبت به خواهران خود از اموال پدر و مادر نصیبشان میشود. در واقع بر مبنای ماده ۹۰۷ قانون مدنی جمهوری اسلامی به فرزندان پسر دو برابر دختر ارث تعلق میگیرد. این نابرابری علاوه بر قانون، در خانوادهها نیز به چشم میخورد؛ به گونهای که غالباً پدر و مادر میان فرزندان دختر و پسر، بیشتر دغدغه آینده کاری فرزند پسر را دارند و آنان را مورد حمایت مالی قرار میدهند.
بر اساس پژوهش «تاثیر هنجارهای فرهنگی- اجتماعی حقالارث زنان» که در سال ۱۳۹۲ انجام شد، درصد بالایی از زنان که در این پژوهش مشارکت داشتند، معتقدند فرهنگ مردسالارانه در جامعه عامل تاثیرگذار در عدم دستیابی آنان به حق و حقوق خود در زمینه ارث است. بنابراین فرهنگسازی را راهحل مناسبی برای مقابله با این موضوع مطرح کردهاند.
باور عمومی نانآوری مردان
باور عمومی بر این است که زن ازدواج میکند و همسرش مسئول تامین زندگی او است .
اما پشتیبانی پسران خانواده را والدین بر عهده دارند. در حالی که جامعه امروز ایران دستخوش تغییرات بسیاری شده و تعداد زنان شاغل در حال افزایش است؛ زنانی که باوجود نابرابری در خانواده، جامعه و قوانین از نقشهای سنتی که از آنان انتظار میرود فراتر رفته و تلاش میکنند استقلال مالی خود را حفظ کنند. لیلا فرزند کوچک یک خانواده ده نفره است. او هفت خواهر و یک برادر دارد که همواره بیشترین توجه خانواده را به خود جلب میکند. در خانواده لیلا، همواره بهترین امکانات در اختیار پسر قرار میگیرد.
او در این مورد گفت: «ما در روستا زندگی میکردیم، پدرم برای اینکه بتوانیم به مدرسه برویم خانهای در شهر برای ما خرید. خانه به نام برادرم بود که به نوعی سرپرستی ما را به عهده داشت؛ چون والدینم در روستا بودند و ما بچهها در شهر به مدرسه میرفتیم. بیشترین امکانات خانواده در اختیار برادرم قرار میگیرد تنها به این دلیل که پسر است. انگار که پادشاه خانه ماست. با همه اینها پدرم علاقه داشت دخترانش هم درس بخوانند به خاطر همین برای ما هم تلاش بسیاری کرد. البته نه به اندازه کوششی که برای آینده برادرم صرف شد. بعد از مرگش بنا بر وصیت و خواست خودش ما زمینهایی که در روستا داشت بین خودمان و برادرم به طور مساوی تقسیم کردیم.
در روستای ما هم خانوادههایی بودند که در آن به دختر و پسر سهمالارث برابری تعلق گرفت و هم برادرهایی بودند که علاوه بر سهم الارث دوبرابر، زمینهای دور افتاده را به خواهرانشان دادند و مکانهای بهتر را خودشان صاحب شدند. یکی از این برادرها، شوهر خواهرم است که از سهم ارث برابر همسرش خوشحال شد اما حاضر نشد این کار را در حق خواهرانش انجام دهد».
کلیشهها به مثابه سدی بر سر راه زنان در درخواست حمایت مالی
در خانوادههای ایرانی غالباً فرزندان پسر درخواستهای مالی خود را راحتتر مطرح میکنند.
گویی بر اساس یک قانون نانوشته به دختران از کودکی آموزش میدهند با فداکاری در حق برادرانشان به آنها فرصت استفاده بیشتر از امکانات خانواده را بدهند. سارا از تجربه خود گفت: «همواره از برادرم حمایت ویژه میشود. پدرم برایش سنگ تمام میگذارد. از خرید خانه تا مغازه و هزینه اولیه زندگی بعد از ازدواج؛ از همه لحاظ او را حمایت میکند. حتی در زمان تحصیل که ما در شرایط مالی سختی بودیم برادرم به دانشگاه آزاد رفت؛ زیرا به رشتهای که در دانشگاه آزاد قبول شد بیشتر از دانشگاه دولتی علاقه داشت. اعتقاد پدرم این بود که اگر مثل گچ دیوار ترک بخوریم باید هر آنچه داریم برای آینده برادرم هزینه کنیم.
اما من در شرایط مشابه دانشگاه دولتی را انتخاب کردم چون از لحاظ وجدانی نمیتوانستم بپذیرم پدرم هزینه دو دانشگاه آزادی را با هم بدهد. انگار برادرم حق خودش میدانست رویاهای خود را بی توجه به شرایط خانواده دنبال کند اما من این را حق خود نمیدانستم زیرا نوع تربیت ما به گونهای بود که او از کودکی امتیازهای ویژهای برای خود قائل است. سالها پیش فرصت شغلی برای من ایجاد شد که نیاز به مغازه پدرم داشتم؛ با اینکه آنجا خالی بود پدرم حاضر نشد آن را در اختیار من قرار دهد چون معتقد بود سهم برادرم است. این موضوع هنوز مرا آزار میدهد. بر عکس ما، خانواده همسرم سبک متفاوتی دارد. پدر همسرم همواره تاکید داشت باید اموالش بین پسر و دختر به طور مساوی تقسیم شود و همین اتفاق نیز بعد از مرگش افتاد».
در میان خانوادههایی که به پشتوانه قانون، تبعیض جنسیتی را بین فرزندان دختر و پسر اعمال میکنند؛ برخی از آنان سهم برابری برای فرزندان خود قائل هستند. پونه و برادرش در یک خانواده چهار نفره پرورش یافتند. پدر آنان همواره فرصتهای برابری در اختیار دو فرزند خود قرار میدهد. پونه از تجربه خود گفت: «یک روز پدرم به من زنگ زد و گفت مدارکی را جهت ارائه به دفترخانه آماده کنم تا سند خانه را به طور برابر به نام من و برادرم ثبت کند. خیلی تعجب کردم و پرسیدم مگر سهم برادرم نباید دو برابر من باشد؟ پدرم گفت هر چه که دارد باید به طور مساوی بین فرزندانش تقسیم شود حتی اگر یک سکه باشد. برادرم برایم خیلی عزیز است و نگران بودم مبادا از این تقسیم برابر ناراحت شود؛ اما او نیز از این موضوع استقبال کرد».
اعطای عرفی ریاست خانواده به پسران در فقدان پدر
وقتی پدر خانواده از دنیا میرود، معمولا پسران حتی اگر از خواهران خود کوچکتر باشند نقش پدر را در خانواده بازی میکنند.
آنان بعضا تلاش میکنند اموالی را که به طور قانونی به خواهران به ارث میرسد، مدیریت کنند. مینا وقتی پدرش را از دست داد کودک بود. دو برادر بزرگتر که حدودا سی ساله بودند علاوه بر اینکه سهم بیشتری از خواهران نصیبشان شد، همواره تلاش میکردند زندگی خواهران خود را کنترل کنند. او از تجربه خود گفت: «از کودکی به این مسئله فکر میکردم چرا باید ارث بردارهایم بیشتر از من باشد. این موضوع باعث شد احساس کنم نسبت به برادرانم ارزش کمتری دارم؛ حتما به اندازه آنان دوست داشتنی نیستم. همیشه با خودم میگفتم اگر روزی بچهدار شوم قطعا بین فرزندانم با عدالت رفتار میکنم.
حالا که خودم مادر شدم و به نظرم علاقه به فرزند نابترین تجربه عشقی پدر و مادر است، برایم عجیب است چطور برخی والدین میتوانند بین فرزندان خود بنا بر جنسیت تبعیض قائل شوند. بارها در این مورد با مادرم حرف زدم و توانستم بر نظر او تاثیر بگذارم تا اموالش را به طور مساوی بین فرزندانش تقسیم کند. موضوع تقسیم اموال در خانواده همسرم به گونهای متفاوت پیش رفت. پدر همسرم اموالش را به طور مساوی بین فرزندان دختر و پسرش تقسیم کرد. با اینکه این موضوع از لحاظ مالی به نفع ما نبود اما من خیلی خوشحال شدم که او بین فرزنداتش تفاوتی قائل نشد».
از آنجاییکه موضوع سهمالارث به تقسیم اموال بعد از مرگ پدر مادر اشاره دارد، مسئلهای نیست که خانوادهها به راحتی درباره آن صحبت کنند. سمانه در این مورد گفت: «ما تاکنون در خانواده درباره این موضوع حرف نزدیم. زیرا موضوع ارث به گونهای است که اگر در مورد آن سوالی بپرسی انگار به مرگ والدینت فکر میکنی و مطرح کردن آن سخت است. پدر و مادرم امکانات برابری به هر دوی ما دادهاند. وقتی خانهای که در تهران داشتند فروختند پول آن را بین من و برادرم به طور برابر تقسیم کردند. اما راجع به تقسیم کردن بقیه اموال آنان، تاکنون صحبتی نکردیم».
تبعیض در خانواده بر اساس جنس و جنسیت فرزندان
تبعیض جنسیتی که والدین در خانواده اعمال میکنند اغلب بر روابط بین فرزندان تاثیر منفی میگذارد.
مهتاب از برادرش سه سال بزرگتر است. والدینشان همواره امکانات بیشتری در اختیار برادرش میگذارند و به اعتراضهای او توجهی نمیکنند. مهتاب در این مورد گفت: «هر زمان به پدر و مادرم اعتراض میکنم، آنها میگویند علی پسر است و ما موظفیم برای او شغل ایجاد کنیم و بیشتر از تو باید مورد حمایت قرار گیرد. مسئول تامین مالی زندگی تو همسرت است. در حالی که خانواده همسرم با اینکه از لحاظ اقتصادی از شرایط مالی ما برخوردار نیستند همواره به تقسیم برابر اموال بین فرزندانشان تاکید میکنند.
مادر همسرم همیشه به او میگوید همه چیز باید بین شما به صورت برابر تقسیم شود. در خانه پدریام الویت همواره با برادرم بود. همیشه حرف، حرف علی بود؛ اولویت همواره با خواستههای او بود. چند سال پیش پدرم با مدرک دانشگاهی من پست بانک باز کرد اما مدیریت آن را به برادرم داد تنها به این خاطر که من زن بودم. در نهایت به خاطر بیکفایتی برادرم در مدیریت پست بانک با مشکل روبرو شدیم و آنجا بسته شد. همه این تبعیضها باعث شد من تمایلی به ارتباط با برادرم نداشته باشم و سالی یکی دوبار بیشتر او را نمیبینم. با اینکه پدر مادرم همواره در حال حمایت از برادرم هستند اما توقع دارند من از آنها نگهداری کنم. تیمار کردن رنجهای والدینم بر عهده من است اما پولهایشان را برای بردارم خرج میکنند».
تبعیض جنسیتی در تقسیم اموال در خانوادهها آنقدر طبیعی به نظر میرسد که اگر فرزندان دختر به آن اعتراض کنند با تعجب والدینشان روبرو میشوند. مستوره یک خواهر و دو برادر دارد. پدر و مادرش علاوه بر ایجاد شغل برای برادرها، برایشان خانه خریدند. آنان وقتی با اعتراض مستوره و خواهرش روبرو شدند، به جای پذیرش اشتباه از اینکه دخترانشان از این شرایط شاکی هستند، تعجب کردند. مستوره از گفتوگوی خود با مادرش گفت: «مادرم همواره معتقد است آنها هیچ تفاوتی بین ما و برادرانم قائل نمیشوند. در حالی که ماشینمان را فروختند تا بتوانند برای برادر بزرگترم خانه بسازند. آنها هر دو برادرم را در راهاندازی شغلشان حمایت کردند. بردارانم تاکنون چند بار شغلشان را عوض کردند و همیشه پدر و مادرم خسارتهایشان را جبران و از آنان حمایت کردند.»
مستوره ادامه میدهد: «برای من این موضوع خیلی شگفتانگیز است زیرا مادرم خود نیز قربانی تبعیض جنسیتی در تقسیم اموال بود. وقتی پدرش فوت کرد، سهم اموال برادرهایش اصلا با آنها قابل مقایسه نبود؛ حتی بیش از دو برابر به آنان تعلق گرفت. وقتی به او اعتراض میکنم ناراحت میشود و میگوید این هدیهای از طرف پدر و مادر است و شما نباید به آن اعتراض کنید. همیشه از اینکه به عنوان دختر خانواده باید به میزان حمایت مالی خانوادهام قانع باشم اما برادرانم پشتیبانی همیشگی مالی را حق خود میدانند، رنج کشیدهام. آنها تنها به این خاطر که مرد هستند همواره خیالشان راحت است که پدر و مادرم حمایتشان میکنند اما من و خواهر باید از حق و حقوق خود بگذریم و در نقش دختر خوب خانه همواره خودمان را راضی و فداکار نشان دهیم».
نویسنده: مقاومت روزمره